- صفحه اصلی
- احادیث معصومین
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام
احادیث امیرالمؤمنین علی علیه السلام17430 حدیث



امام على عليه السلام : دنياى شما در نزد من ، از يك برگ در دهان ملخى كه آن را مى جود ، بى ارزش تر است. على را با نعمت هاى نابود شونده و لذّت هاى ناپايدار ، چه كار؟!




امام على عليه السلام : هان! سوگند به آن كه دانه را شكافت و جان را آفريد، اگر حضور آن جمعيّت [بيعت كننده] نبود و اين كه با وجود ياوران ، حجّت تمام مى شود، و اين كه خداوند از دانايان پيمان گرفته است كه در برابر شكمبارگىِ ستمگر و گرسنگى رنج آورِ ستم ديده آرام نگيرند، هر آينه مهار [اشتر [خلافت را بر گردن آن مى انداختم (به حال خود رهايش مى كردم) و آخرِ آن را با همان جام نخستينش آب مى دادم، و مى ديديد كه اين دنياى شما ، در نزد من ، ناچيزتر از تيز دادن يك بز است.



امام على عليه السلام : به خدا سوگند كه اين دنياى شما در چشم من ، بى ارزش تر از استخوان يك خوك در دست يك جذامى است.





أ أمتَنِعُ مِن وَبرَةٍ مِن قَلوصِها


ما لِعَلِيٍّ ونَعيمٍ يَفنى ، ولَذَّةٍ تُنتِجُهَا (تَنحَتُهَا) المَعاصي ، سَأَلقى وشيعَتي رَبَّنا بِعُيونٍ مُرّةٍ



امام على عليه السلام ـ در نكوهش دنيا و يادكرد مردى كه براى ايشان مقدارى شيرينى آورد ـ : هر آينه دنياى شما در نزد من ، از برگى كه يك ملخ در دهانش مى جود ، بى ارزش تر، و از استخوان خوكى كه يك جذامى به دور مى افكند ، كثيف تر، و از حنظلى كه يك بيمار در دهان مى چرخاند و با نفرتْ آن را تُف مى كند ، به مذاق جانم تلخ تر است . پس چگونه بسته هايى را كه محكم بسته اى ، و شيرينى اى را كه گويا با آب دهان مار و يا استفراغ آن درست شده است ، بپذيرم؟! بار خدايا! من از دنيا رميده ام ، آن سان كه كره اسب از داغ كردنش مى رمد. من ستاره سُها را به او نشان مى دهم و او ماه را به من نشان مى دهد.
من كه از برداشتن پَرِ كُركى افتاده از يك ماده اشتر جوان خوددارى مى كنم، [چگونه [شُترى را كه در آغلش بسته است ، ببلعم؟! آيا عقرب هاى زهرآگين را از سوراخشان بگيرم، يا مارهاى سمّى كشنده را در خوابگاه خويش ببندم؟!
رهايم كنيد تا از دنياى شما به نمك و چند گرده نانم بسنده كنم، كه با پروا كردن از خداوند ، اميد رهايى خويش دارم.
على را با نعمتى كه فنا مى پذيرد و لذّتى كه از معاصى بر مى خيزد ، چه كار؟ من و شيعيانم با چشمانى زردى گرفته و شكم هايى گود افتاده ، پروردگارمان را ملاقات خواهيم كرد : «و تا خدا كسانى را كه ايمان آورده اند ، خالص گرداند و كافران را نابود سازد» .

من كه از برداشتن پَرِ كُركى افتاده از يك ماده اشتر جوان خوددارى مى كنم، [چگونه [شُترى را كه در آغلش بسته است ، ببلعم؟! آيا عقرب هاى زهرآگين را از سوراخشان بگيرم، يا مارهاى سمّى كشنده را در خوابگاه خويش ببندم؟!

على را با نعمتى كه فنا مى پذيرد و لذّتى كه از معاصى بر مى خيزد ، چه كار؟ من و شيعيانم با چشمانى زردى گرفته و شكم هايى گود افتاده ، پروردگارمان را ملاقات خواهيم كرد : «و تا خدا كسانى را كه ايمان آورده اند ، خالص گرداند و كافران را نابود سازد» .









امام على عليه السلام ـ در نامه اش به عثمان بن حنيف ، كارگزار ايشان در بصره ـ : هان! هر پيروى را پيشوايى است كه به او اقتدا مى كند و از نور دانشش روشنايى مى گيرد. هان! پيشواى شما از دنياى خود به دو جامه كهنه، و از خوراكش به دو قرص نان ، بسنده كرده است. البتّه شما توانايى اين كار را نداريد ؛ امّا با [در پيش گرفتن [پارسايى و سختكوشى [در كار و عبادت ] و پاك دامنى و راستى ، مرا يارى رسانيد.
به خدا سوگند كه از دنياى شما زر و سيمى نيندوختم، و از غنايم آن ، مالى فراوان پس انداز ننمودم، و بر دو جامه كهنه ام جامه اى نيفزودم، و از زمين آن ، يك وجب به دست نياوردم، و از خوراك آن جز به اندازه خوراك ماده الاغى ريش پشت برنگرفتم. دنيا در چشم من ، ناقابل تر و بى ارزش تر از يك دانه مازوى
تلخ است.
به خدا سوگند كه از دنياى شما زر و سيمى نيندوختم، و از غنايم آن ، مالى فراوان پس انداز ننمودم، و بر دو جامه كهنه ام جامه اى نيفزودم، و از زمين آن ، يك وجب به دست نياوردم، و از خوراك آن جز به اندازه خوراك ماده الاغى ريش پشت برنگرفتم. دنيا در چشم من ، ناقابل تر و بى ارزش تر از يك دانه مازوى








امام على عليه السلام : به خدا سوگند كه دنياى شما در نظر من نيست ، مگر به سان كاروانيانى كه در آبگاهى فرود آمده باشند و ناگهان كاروان سالارشان بانگ كوچ برآورد و آنها بكوچند، و خوشى هاى آن در نگاه من نيست ، مگر چونان چركابه جوشانى كه بنوشم، يا حنظلى شرنگين كه جرعه جرعه سر كشم، يا زهر مارى كه كاسه كاسه به كامم ريخته شود، يا گردنبند آتشينى كه به گردنم آويزند.
من ، اين تن پوش خود را چندان پينه زده ام كه ديگر از پينه دوز آن ، خجالت مى كشم. او به من گفت: «اين را همچون ماده الاغ ها به دور انداز»
و حاضر نشد كه آن را وصله كند. بدو گفتم: از من دور شو، كه در بامدادان، شبروانْ ستوده مى شوند و رنج بى خوابى از ما زدوده مى شود.
من ، اين تن پوش خود را چندان پينه زده ام كه ديگر از پينه دوز آن ، خجالت مى كشم. او به من گفت: «اين را همچون ماده الاغ ها به دور انداز»



امام على عليه السلام : من دنيا را سه طلاقه قطعى كرده ام كه ديگر مرا بدان رجوعى نيست، و ريسمانش را بر دوش آن افكنده ام.

أرخَى اللَّيلُ سُدولَهُ


يا دُنيا غُرّي غَيري ، ألي تَعَرَّضتِ ، أم إلَيَّ تَشَوَّفتِ



مروج الذهب ـ به نقل از ضرار بن ضَمْره ، در پاسخ به درخواست معاويه براى توصيف امام على عليه السلام ـ : از دنيا و زرق و برق آن ، گريزان بود و با شب و تاريكى آن ، انس داشت . گويا مى بينم در حالى كه شب ، پرده هايش را افكنده
و ستارگانش ناپديد شده اند ، او در محراب خويش محاسنش را به دست گرفته و چون مار گزيده به خود مى پيچد و به سان مصيبت زده مى گريد و مى گويد:
«اى دنيا! غير مرا بفريب. آيا خود را به من عرضه مى كنى، يا كه خويشتن را برايم مى آرايى؟ مباد، مباد كه آن روز برسد! من تو را سه طلاقه كرده ام ، كه مرا در آن رجوعى نيست. عمر تو كوتاه است، و عيشت حقير، و اهمّيتت ناچيز. آه از كمىِ توشه، و دورى سفر و تنهايى [در] راه.
و ستارگانش ناپديد شده اند ، او در محراب خويش محاسنش را به دست گرفته و چون مار گزيده به خود مى پيچد و به سان مصيبت زده مى گريد و مى گويد:
«اى دنيا! غير مرا بفريب. آيا خود را به من عرضه مى كنى، يا كه خويشتن را برايم مى آرايى؟ مباد، مباد كه آن روز برسد! من تو را سه طلاقه كرده ام ، كه مرا در آن رجوعى نيست. عمر تو كوتاه است، و عيشت حقير، و اهمّيتت ناچيز. آه از كمىِ توشه، و دورى سفر و تنهايى [در] راه.
امام على عليه السلام : از دنيا بر حذر باش؛ چرا كه دام شيطان و تباه كننده ايمان است.


امام على عليه السلام : از دنيا حذر كنيد؛ (چرا كه خيانتكار ، فريبنده ، حيله گر، عطاكننده و دريغ ورزنده، و پوشاننده و برهنه كننده است.


- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث

تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685