- صفحه اصلی
- احادیث معصومین
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام
احادیث امیرالمؤمنین علی علیه السلام17430 حدیث


امام على عليه السلام : كودك ، در هفت سالگى ، دندان هايش مى ريزد و در نُه سالگى به نماز وادار مى گردد و در ده سالگى ، بسترهايشان جدا مى شود .


المستدرك على الصحيحين : به نقل از محمّد بن بياض : در خردسالى ام مرا خدمت پيامبر خدا بردند . پاره لباسى بر تنم بود و عورتم آشكار شد .
ايشان فرمود : «حريم عورتش را بپوشانيد كه حرمت عورت كودك ، همانند حرمت عورت بزرگ سال است و خداوند ، به آشكار كننده عورت نگاه نمى كند .
ايشان فرمود : «حريم عورتش را بپوشانيد كه حرمت عورت كودك ، همانند حرمت عورت بزرگ سال است و خداوند ، به آشكار كننده عورت نگاه نمى كند .


امام على عليه السلام : تماس [بدنى ]زن با دخترش ، وقتى به شش سالگى رسيد ، بخشى از زناست .

الماضي عليه السلامعِندَ مُحمَّدِ بنِ إبراهيمَ والي مَكَّةَ ، وهُو زَوجُ فاطِمَةَ بِنتِ أبي عَبدِ اللّه ِ ، وكانَت لِمُحَمَّدِ بنِ إبراهيمَ بِنتٌ تُلبِسُها الثِّيابَ وتَجيءُ إلَى الرِّجالِ فَيَأخُذُها الرَّجُلُ ويَضُمُّها إلَيهِ ، فَلَمّا تَناهَت إلى أبي الحَسَنِ عليه السلام أمسَكَها بِيَدَيهِ مَمدودَتَينِ ، قالَ :
إذا أتَت عَلَى الجارِيَةِ سِتُّ سِنينَ لَم يَجُز أن يُقَبِّلَها رَجُلٌ لَيسَ هِيَ بِمَحرَمٍ لَهُ ، ولا يَضُمَّها إلَيهِ .

تهذيب الأحكام ـ به نقل از على بن عقبه ، از يكى از شيعيان ـ : امام كاظم عليه السلامنزد محمّد بن ابراهيم ، فرماندار مكّه و همسر فاطمه دختر
امام صادق عليه السلام بود . محمّد بن ابراهيم ، دخترى داشت كه لباس [زيبا ]بر او مى پوشاندند و نزد مردان مى آمد و مردان ، او را گرفته ، به آغوش مى كشيدند . هنگامى كه به امام كاظم عليه السلامرسيد ، ايشان ، در حالى كه دستان خود را كشيده بود ، او را [از اين كه به آغوشش درآيد ]نگه داشت و فرمود : «وقتى دختر به شش سالگى رسيد ، جايز نيست مردى كه مَحرم او نيست ، او را ببوسد و در آغوش بكشد» .
امام صادق عليه السلام بود . محمّد بن ابراهيم ، دخترى داشت كه لباس [زيبا ]بر او مى پوشاندند و نزد مردان مى آمد و مردان ، او را گرفته ، به آغوش مى كشيدند . هنگامى كه به امام كاظم عليه السلامرسيد ، ايشان ، در حالى كه دستان خود را كشيده بود ، او را [از اين كه به آغوشش درآيد ]نگه داشت و فرمود : «وقتى دختر به شش سالگى رسيد ، جايز نيست مردى كه مَحرم او نيست ، او را ببوسد و در آغوش بكشد» .

قالَ : نَعَم، أيَسُرُّكَ أن تَراها عُريانَةً؟! قالَ : لا .
قالَ : فَاستَأذِن عَلَيها إذا .

امام على عليه السلام : كسى خدمت پيامبر خدا آمد و گفت : اى پيامبر خدا! آيا هرگاه خواستم بر مادرم وارد شوم ، از او اجازه بگيرم ؟
فرمود : «آرى . آيا خوشَت مى آيد او را برهنه ببينى ؟» .
گفت : نه .
فرمود : «پس در اين صورت ، از او اجازه بگير» .
فرمود : «آرى . آيا خوشَت مى آيد او را برهنه ببينى ؟» .
گفت : نه .
فرمود : «پس در اين صورت ، از او اجازه بگير» .


امام على عليه السلام : پيامبر خدا ، نهى كرد از اين كه مرد با زنش آميزش كند و در گهواره ، كودكى باشد و به آنان بنگرد .


امام على عليه السلام ـ به يكى از يارانش ـ : همسر و فرزندانت را همه فكر و ذكر خود قرار نده ؛ چرا كه اگر همسر و فرزندانت از دوستان خدا باشند ، خداوند ، [زندگى ]دوستان خود را تباه نمى سازد و اگر از دشمنان خدا باشند ، چرا [بايد ]اهتمام و فكر و ذكر اشتغال تو به دشمنان خدا باشد؟



امام على عليه السلام : پيامبر صلي الله عليه و آلهكسى را ديد كه دو فرزند داشت . يكى را بوسيد و ديگرى را رها كرد . [در اين هنگام ]پيامبر خدا [به وى ]فرمود : «چرا ميان آنان يكسان عمل نكردى؟!» .


امام على عليه السلام : دروغ ، چه جدّى و چه شوخى ، درست نيست و نيز اين كه كسى از شما به كودكش وعده بدهد و به آن وفا نكند ؛ چرا كه دروغ ، [انسان را ]به افسارْ گسيختگى مى كشانَد .


قالَ : فَوَضَعَ إحدى يَدَيهِ تَحتَ قَفاهُ ، وَالاُخرى تَحتَ ذَقَنِهِ، فَوَضَعَ فاهُ عَلى فيهِ يُقَبِّلُهُ.
فَقالَ : حُسَينٌ مِنِّي وأنا مِن حُسَينٍ، أحَبَّ اللّه ُ مَن أحَبَّ حُسَينا،
حُسَينٌ سِبطٌ


المستدرك على الصحيحين ـ به نقل از يعلى عامرى ـ : او (يعلى) همراه پيامبر خدا به سوى محلّ ميهمانى اى كه دعوت شده بودند ، حركت كرد . پيامبر خدا ، جلوى گروه حركت مى كرد و حسين عليه السلام با پسرها بازى مى كرد . پيامبر خدا خواست او را بگيرد ؛ ولى كودك ، گاهى به اين سو فرار مى كرد و گاهى به آن سو . پيامبر خدا ، او را مى خندانْد تا اين كه او را گرفت .
يكى از دستانش را زير گردن او گذاشت و دست ديگر را زير چانه او و دهانش را بر دهان او گذاشت و او را مى بوسيد .
پس فرمود : «حسين ، از من است و من ، از حسينم . خداوند ،
كسى كه حسين را دوست مى دارد ، دوست دارد . حسين سبطى
از اَسباط است .
يكى از دستانش را زير گردن او گذاشت و دست ديگر را زير چانه او و دهانش را بر دهان او گذاشت و او را مى بوسيد .
پس فرمود : «حسين ، از من است و من ، از حسينم . خداوند ،
كسى كه حسين را دوست مى دارد ، دوست دارد . حسين سبطى



- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث

تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685