- صفحه اصلی
- احادیث معصومین
- امام صادق علیه السلام
احادیث امام صادق علیه السلام6388 حدیث

قيلَ : يا رَسولَ اللّه ِ وما سُبحَةُ الحَديثِ ؟
قالَ : الرَّجُلُ يَسمَعُ حِرصَ الدُّنيا وباطِلَها فَيَغتَمُّ عِندَ ذلِكَ ، فَيَذكُرُ اللّه َ عز و جل . وأمَّا التَّحريفُ فَكَقَولِ الرَّجُلِ : إنّي لَمَجهودٌ ، وما لي ، وما عِندي .

امام صادق عليه السلام ـ به نقل از پدرانش ـ : پيامبر خدا فرمود : «محبوب ترين تسبيح در نزد خداوند عز و جل"سُبحه حديث" و منفورترين سخن در نزد خداوند عز و جل"تجديف" است» .
پرسيدند : اى پيامبر خدا ! معناى سُبحه حديث چيست ؟
فرمود : «آن است كه انسان ، چون درباره آزمندى و باطلِ دنيا بشنود ، غمگين گردد و در آن هنگام ، به ياد خدا افتد . تجديف هم مانند اين است كه شخص بگويد : من درمانده ام ، دستم نمى رسد و چيزى ندارم» .
پرسيدند : اى پيامبر خدا ! معناى سُبحه حديث چيست ؟
فرمود : «آن است كه انسان ، چون درباره آزمندى و باطلِ دنيا بشنود ، غمگين گردد و در آن هنگام ، به ياد خدا افتد . تجديف هم مانند اين است كه شخص بگويد : من درمانده ام ، دستم نمى رسد و چيزى ندارم» .

قالَ : الإِيمانُ بِاللّه ِ .
قالَ : ثُمَّ ماذا ؟
قالَ : ثُمَّ صِلَةُ الرَّحِم .
قالَ : ثُمَّ ماذا؟
قالَ : الأَمرُ بِالمَعروفِ ، وَالنَّهيُ عَنِ المُنكَرِ .
قالَ : فَقالَ الرَّجُلُ : فَأَيُّ الأَعمالِ أبغَضُ إلَى اللّه ِ؟
قالَ : الشِّركُ بِاللّه ِ .
قالَ : ثُمَّ ماذا؟
قالَ : قَطيعَةُ الرَّحِمِ .
قالَ : ثُمَّ ماذا؟
قالَ : الأَمرُ بِالمُنكَرِ ، وَالنَّهيُ عَنِ المَعروفِ .

الكافى ـ به نقل از عبداللّه بن محمّد ، از امام صادق عليه السلامـ : مردى از قبيله خَثعَم به نزد پيامبر خدا آمد و گفت : اى پيامبر خدا ! مرا از برترين مرحله اسلام ، باخبر ساز .
فرمود : «ايمان به خدا» .
پرسيد : پس از آن چيست ؟
فرمود : «آن گاه ، پيوند با خويشان و صله رحم» .
پرسيد : پس از آن چيست ؟
فرمود : «امر به معروف و نهى از منكر» .
آن گاه آن مرد گفت : منفورترين كار در نزد خداوند چيست ؟
فرمود : «شرك ورزيدن به خداوند» .
پرسيد : پس از آن چيست ؟
فرمود : «بريدن از خويشان» .
پرسيد : پس از آن چيست ؟
فرمود : «امر به منكر و نهى از معروف» .
فرمود : «ايمان به خدا» .
پرسيد : پس از آن چيست ؟
فرمود : «آن گاه ، پيوند با خويشان و صله رحم» .
پرسيد : پس از آن چيست ؟
فرمود : «امر به معروف و نهى از منكر» .
آن گاه آن مرد گفت : منفورترين كار در نزد خداوند چيست ؟
فرمود : «شرك ورزيدن به خداوند» .
پرسيد : پس از آن چيست ؟
فرمود : «بريدن از خويشان» .
پرسيد : پس از آن چيست ؟
فرمود : «امر به منكر و نهى از معروف» .
امام صادق عليه السلام : منفورترين حالتِ بنده در نزد خداوند عز و جلهنگامى است كه شكمش پُر باشد .

قالَ هَجَرتُ النّاسَ وهَجَروني فيكَ .
قالَ : فَما لي أراكَ ساكِتا ؟!
قالَ : خَشيَتُكَ أسكَتَتني .
قالَ : فَما لي أراكَ نَصِبا ؟!
قالَ : حُبُّكَ أنصَبَني .

امام صادق عليه السلام : خداوند متعال به داوود عليه السلام وحى كرد : «چرا تنهايت مى بينم ؟».
گفت : در راه تو از مردم بريده ام و آنان از من بريده اند .
خداوند فرمود : «چرا خاموشت مى بينم ؟».
گفت : ترس از تو خاموشم كرده است .
خداوند فرمود : «چرا خسته ات مى بينم ؟» .
گفت : محبتّت خسته ام ساخته است .
گفت : در راه تو از مردم بريده ام و آنان از من بريده اند .
خداوند فرمود : «چرا خاموشت مى بينم ؟».
گفت : ترس از تو خاموشم كرده است .
خداوند فرمود : «چرا خسته ات مى بينم ؟» .
گفت : محبتّت خسته ام ساخته است .

فَقالَ : أتَحَبَّبُ إلى رَبّي لَعَلَّهُ يُزلِفُني .

امام صادق عليه السلام : امام سجاد عليه السلامدر كار عبادت ، بسيار مى كوشيد . روز را روزه دار بود و شب را شب زنده دار . اين كار به بدنش زيان زد . از اين رو به او گفتم : پدر ! اين پيوستگى و خستگى در عبادت ، تا كى و براى چيست ؟
فرمود : «بدين ترتيب ، با پروردگارم دوستى مى كنم ، تا مرا به خود ، نزديك سازد» .
فرمود : «بدين ترتيب ، با پروردگارم دوستى مى كنم ، تا مرا به خود ، نزديك سازد» .


امام صادق عليه السلام : به خدا سوگند ، آن كه دنيا را دوست دارد و با جز ما دوستى مى كند ، خدا را دوست ندارد . هركه حقّ ما را بشناسد و ما را دوست بدارد ، در حقيقت ، خداوند متعال را دوست داشته است .

يَابنَ عِمرانَ ، هَب لي مِن قَلبِكَ الخُشوعَ ، ومِن بَدَنِكَ الخُضوعَ ، ومِن عَينَيكَ الدُّموعَ فِي ظُلَمِ اللَّيلِ ، وَادعُني ؛ فَإِنَّكَ تَجِدُني قَريبا مُجيبا .

امام صادق عليه السلام : از جمله رازگويى هاى خداوند عز و جل با موسى بن عمران عليه السلام آن بود كه به او فرمود : «اى پور عمران ! دروغ مى گويد آن كه مى پندارد دوستم مى دارد و چون شب درآيد ، از من غفلت مى كند و مى خوابد . مگر هر دوستدارى ، خلوت با محبوبش را دوست ندارد ؟ اى پور عمران ! اينك اين منم كه بر دوستانم آگاهم كه چون شبْ آنان را فرو پوشد ، ديده دلشان مى گردد و كيفرم (مجازاتم) پيش چشمانشان پديدار مى شود و چنان با من سخن مى گويند كه گويى مرا مى بينند و چنان مرا مخاطب مى سازند كه گويى در حضورم هستند .
اى پور عمران ! از قلبتْ شكستگى ، از تنتْ افتادگى و از چشمانتْ اشك ها را در تاريكى شب ، نثار من كن و مرا بخوان كه مرا نزديك و اجابت كننده خواهى يافت» .
اى پور عمران ! از قلبتْ شكستگى ، از تنتْ افتادگى و از چشمانتْ اشك ها را در تاريكى شب ، نثار من كن و مرا بخوان كه مرا نزديك و اجابت كننده خواهى يافت» .


وإِذا دَخَلتَ مَيدانَ الشَّوقِ فَكَبِّر عَلى نَفسِكَ ومُرادِكَ مِنَ الدُّنيا ، ووَدِّعِ جَميعَ المَألوفاتِ ، وَأجزِم عَن سِوى مَعشوقِكَ ، ولَبِّ بَينَ حَياتِكَ ومَوتِكَ «لَبَّيكَ اللّهُمَّ لَبَّيكَ» ، وأعظَمَ اللّه ُ أجرَكَ . ومَثَلُ المُشتاقِ مَثَلُ الغَريقِ ؛ لَيسَ لَه
هِمَّةٌ إلاّ خَلاصُهُ ، وقَد نَسِيَ كُلَّ شَيءٍ دونَهُ .

امام صادق عليه السلام ـ در آنچه به ايشان نسبت داده شده است ـ : مشتاق ، نه ميل به غذا دارد ، نه از نوشيدنى اى لذّت مى برد ، نه خوابى خوش دارد ، نه با دوستى انس مى گيرد ، نه به خانه اى روى مى آورد ، نه در جايى آبادان ، منزل مى كند ، نه لباسى نرم به تن مى كند و نه هيچ قرار و آرامى دارد . شب و روز ، خدا را عبادت مى كند و آرزومند رسيدن به چيزى است كه اشتياقش را دارد و با زبان شوقِ خود كه از نهانش خبر مى دهد ، با او راز مى گويد ؛ همان گونه كه خداوند ، از ميعاد موسى بن عمران عليه السلامبا پروردگارش ، چنين خبر مى دهد : «پروردگارا ! به سويت شتافتم تا خشنود گردى» . پيامبر صلي الله عليه و آله حال شوق موسى عليه السلامرا به پروردگارش چنين توضيح داده كه آن حضرت در مدت چهل روز كه رفت و آمدش به ميقات طول كشيد ، نه چيزى خورد ، و نه چيزى آشاميد ، و نه خوابيد ، و نه به چيزى از اين كارها ميل پيدا كرد .
پس هرگاه به ميدان شوق گام نهادى ، بر نفْست و خواسته دنيايى ات [به نشانه ترك آنها ]تكبير بزن و آنچه را بدان انس دارى ، واگذار و از هر چيزى جز معشوقت پرهيز نما و ميان زندگى و مرگت ، بانگ «لبيك ، اللهم لبيك!» سر ده كه خداوند متعال ، پاداشت را عظيم گرداند . حكايت
مشتاق ، حكايت غريق است كه انديشه اى جز رهايى خويش ندارد و هر چيزى جز آن را فراموش مى كند .
پس هرگاه به ميدان شوق گام نهادى ، بر نفْست و خواسته دنيايى ات [به نشانه ترك آنها ]تكبير بزن و آنچه را بدان انس دارى ، واگذار و از هر چيزى جز معشوقت پرهيز نما و ميان زندگى و مرگت ، بانگ «لبيك ، اللهم لبيك!» سر ده كه خداوند متعال ، پاداشت را عظيم گرداند . حكايت
مشتاق ، حكايت غريق است كه انديشه اى جز رهايى خويش ندارد و هر چيزى جز آن را فراموش مى كند .

قالَ : كانَ عليه السلام مُتَّكِئا فَاستَوى جالِسا ، فَنَفَضَ يَدَهُ ثَلاثَ مَرّاتٍ يَقولُ : لا ، لَيسَ كَما يَقولونَ ، ولكِنَّ اللّه َ عز و جل إذا أحَبَّ عَبدا أغرى بِهِ النّاسَ فِي الأَرضِ ؛ لِيَقولوا فيهِ فَيُؤثِمَهُم ويَأجُرَهُ ، وإذا أبغَضَ اللّه ُ عَبدا حَبَّبَهُ إلَى النّاسِ ؛ لِيَقولوا فيهِ فَيُؤثِمَهُم ويُؤثِمَهُ .
ثُمَّ قالَ عليه السلام : مَن كانَ أحَبَّ إلَى اللّه ِ مِن يَحيَى بنِ زَكَرِيّا عليه السلام ؟! أغراهُم بِهِ حَتّى قَتَلوهُ . ومَن كانَ أحَبَّ إلَى اللّه ِ عز و جل مِن عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام ؟! فَلَقِيَ مِنَ النّاسِ ما قَد عَلِمتُم . ومَن كانَ أحَبَّ إلَى اللّه ِ تَعالى مِنَ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ صَلَواتُ اللّه ِ عَلَيهِ ؟! فَأَغراهُم بِهِ حَتّى قَتَلوهُ .

معانى الأخبار ـ به نقل از احمد بن محمّد بن عيسى ، از مفَضَّل بن عمر ـ : به امام صادق عليه السلام گفتم : اطرافيان ما مى گويند: هرگاه خداوند متعال ، بنده اى را دوست بدارد، كسى در آسمان ، او را بلند آوازه مى سازد و مى گويد : خداوند ، فلانى را دوست دارد. پس دوستش بداريد. در نتيجه ، محبّتش در دل هاى بندگان خدا افكنده مى شود و چون خداوند متعال، بنده اى را دشمن بدارد ، كسى در آسمان اعلام مى دارد . خداوند، فلانى را دشمن مى دارد . پس او را دشمن بداريد . در نتيجه ، دشمنى او در دل هاى بندگان خدا افكنده مى شود .
حضرت تكيه داده بود. نشست و سه بار دستانش را تكان داد و بر يكديگر زد و فرمود : «نه ! چنين نيست كه مى گويند؛ ليكن خداوند عز و جل هرگاه بنده اى را دوست بدارد ، مردم را بر آن مى دارد تا از او بدگويى كنند و در نتيجه، آنان را گناهكار كند و به او پاداش دهد، و هرگاه خداوند عز و جل بنده اى را دشمن بدارد ، او را محبوب مردم مى گرداند تا درباره اش به نيكى سخن بگويند و در نتيجه، او را و آنان را گناهكار كند» .
سپس حضرت فرمود : «چه كسى نزد خداوند ، محبوب تر از يحيى بن زكريا عليه السلامبود ؟ مردم را بر او شوراند تا او را كشتند . چه كسى نزد خداوند عز و جلمحبوب تر از على بن ابى طالب عليه السلام بود ؟ در حالى كه مى دانيد كه از دست مردم چه كشيد. چه كسى نزد خداوند متعال ، محبوب تر از حسين بن على عليهماالسلام بود ؟ امّا مردم را بر او شوراند تا او را كشتند» .
حضرت تكيه داده بود. نشست و سه بار دستانش را تكان داد و بر يكديگر زد و فرمود : «نه ! چنين نيست كه مى گويند؛ ليكن خداوند عز و جل هرگاه بنده اى را دوست بدارد ، مردم را بر آن مى دارد تا از او بدگويى كنند و در نتيجه، آنان را گناهكار كند و به او پاداش دهد، و هرگاه خداوند عز و جل بنده اى را دشمن بدارد ، او را محبوب مردم مى گرداند تا درباره اش به نيكى سخن بگويند و در نتيجه، او را و آنان را گناهكار كند» .
سپس حضرت فرمود : «چه كسى نزد خداوند ، محبوب تر از يحيى بن زكريا عليه السلامبود ؟ مردم را بر او شوراند تا او را كشتند . چه كسى نزد خداوند عز و جلمحبوب تر از على بن ابى طالب عليه السلام بود ؟ در حالى كه مى دانيد كه از دست مردم چه كشيد. چه كسى نزد خداوند متعال ، محبوب تر از حسين بن على عليهماالسلام بود ؟ امّا مردم را بر او شوراند تا او را كشتند» .



امام صادق عليه السلام : امير مؤمنان در حال سجده مى گفت : «بر ذلّتم در برابر خودت، مويه ام برايت ، گريزم از مردم و همدمى ام با تو، رحم كن ، اى كريم !» .


- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث

تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685