حديث و آيات:
        مراعات ترتيب اهمّيت
        
        
            تنبيه الغافلين عن عبد اللّه  بن مسوّر الهاشميّ : جاءَ رَجُلٌ إلَى النَّبِيِّ صلى  الله  عليه  و  آله و قالَ : جِئتُكَ لِتُعَلِّمَني مِن غَرائِبِ العِلمِ . قالَ : ما صَنَعتَ في رَأسِ العِلمِ ؟ قالَ : و ما رَأسُ العِلمِ ؟ قالَ : هَل عَرَفتَ الرَّبَّ عزّ و جلّ ؟ قالَ : نَعَم . قالَ : فَماذا فَعَلتَ في حَقِّهِ ؟ قالَ: ما شاءَ اللّه ُ. قالَ: و هَل عَرَفتَ المَوتَ؟ قالَ : نَعَم . قالَ : فَماذا أعدَدتَ لَهُ ؟ قالَ : ما شاءَ اللّه ُ . قالَ : اِذهَب فَاحكُم بِها هُناكَ ، ثُمَّ تَعالَ حَتّى اُعَلِّمَكَ مِن غَرائِبِ العِلمِ
فَلَمّا جاءَهُ بَعدَ سِنينَ ، قالَ النَّبِيُّ صلى  الله  عليه  و  آله : ضَع يَدَكَ عَلى قَلبِكَ ، فَما لا تَرضى لِنَفسِكَ لا تَرضاهُ لِأَخيكَ المُسلِمِ ، و ما رَضيتَهُ لِنَفسِكَ فَارضَهُ لِأَخيكَ المُسلِمِ ، و هُوَ مِن غَرائِبِ العِلمِ .
		        
        
            تنبيه الغافلين   ـ  به نقل از عبد اللّه  بن مسوّر هاشمى  ـ  :  مردى نزد پيامبر صلى  الله  عليه  و  آله آمد و گفت : نزد شما آمدم تا از شگفتى هاى دانش به من بياموزى. فرمود : «تو با اساس علم چه كرده اى؟» . مرد گفت : اساس علم چيست؟ فرمود : «آيا پروردگار عزّ و جلّ را شناخته اى؟». گفت : آرى . فرمود : «در اداى حقّش چه كرده اى؟». گفت : آنچه خدا خواسته است. فرمود : «آيا مرگ را شناخته اى؟». گفت : آرى . فرمود : «براى مرگ ، چه فراهم كرده اى؟». گفت : آنچه خدا خواسته است. فرمود : «برو و بر اين كار ، استوار باش . آنگاه بيا تا از شگفتى هاى علم به تو بياموزم».
پس از آن  كه آن مرد پس از گذشت ساليانى بازگشت ، پيامبر صلى  الله  عليه  و  آله فرمود : «دستت را بر دلت بگذار و هر آنچه را براى خود نمى پسندى ، براى برادر مسلمانت نپسند ؛ و هر آنچه را براى خود مى پسندى ، براى برادر مسلمانت بپسند . اين ، از شگفتى هاى دانش است» .