حديث و آيات:
        دليل نخست بر اثبات وجود خداشناخت فطرى (1...
        
        
            عنه عليه  السلام  ـ  في قولهِ تعالى :  «و إذْ أخَذَ ربُّـكَ مِن بَني آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُـمْ عَلَى أَنْفُسِهِـمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُـمْ قالُـوا بَلَـى شَهِدْنـا أَنْ تَقُولُـوا يَـوْمَ الْقِيامَـةِ إِنّـا كُنّا عَنْ هذَا غافِلِينَ»   ـ : ثَبتَتِ المَعرِفَةُ في قُلوبِهِم ، و نَسُوا المَوقِفَ ، و سَيَذْكُرونَهُ يَوما ، و لَو لا ذلكَ لَم يَدْرِ أحَدٌ مَن خالِقُهُ و لا مَن رازِقُهُ .        
        
            امام صادق عليه  السلام   ـ  درباره آيه «و پروردگار تو از پشت بنى  آدم فرزندانشان را بيرون آورد و آنان را بر خودشان گواه گرفت و پرسيد : آيا من پروردگارتان نيستم ؟ گفتند : آرى ، گواهى مى دهيم تا در روز قيامت نگوييد كه ما از آن بى خبر بوديم»  ـ  فرمود : خداشناسى در دلهايشان استوار گشت و روز «اَلَست» و اخذ گواهى را از ياد بردند ؛ امّا روزى به يادش مى آورند . و اگر چنين نبود هيچ كس نمى دانست كه آفريدگار و روزى دهنده او كيست.