حديث و آيات:
        طبيعت و نسبت دادن آفرينش به آن
        
        
            الإمامُ  الصّادقُ عليه  السلام  ـ  في جوابِ قولِ المُفَضَّلِ : يا مَولايَ ، إنّ قَوما يَزْعُمونَ أنَّ هذا مِن فِعلِ الطَّبيعَةِ  ـ : سَلْهُمْ عَن هذهِ الطَّبيعَةِ : أ هِيَ شَيْءٌ لَهُ عِلمٌ  و قُدرَةٌ على مِثْلِ هذهِ  الأفْعالِ ، أمْ لَيست كذلكَ ؟ فإنْ أوْجَبوا لَها العِلْمَ و الُقْدرَةَ فما يَمْنَعُهُم مِن إثْباتِ  الخالِقِ ؟ فإنّ هذهِ صَنْعَتُهُ ، و إنْ زَعَموا أنّها تَفْعَلُ هذهِ الأفْعالَ بغَيرِ عِلْمٍ و لا عَمْدٍ و كانَ في أفْعالِها ما قَد تَراهُ مِن الصَّوابِ و الحِكمَةِ عُلِمَ أنّ هذا الفِعْلَ للخالِقِ الحَكيمِ ، و أنّ الّذي سَمَّوهُ طبيعَةً هُو سُنّةٌ في خَلْقِهِ الجارِيَةُ على ما أجْراها علَيهِ .        
        
            امام صادق عليه  السلام   ـ  در پاسخ به مفضّل كه عرض كرد : مولاى من ! عده اى مى گويند آفرينش كار طبيعت است  ـ  فرمود : از آنان بپرس كه آيا اين طبيعت داراى علم است و توانايى انجام چنين كارهايى را دارد يا نه ؟ اگر جواب دهند كه آرى علم و قدرت دارد ، در اين صورت چه چيز مانع از آنها مى شود كه آفريدگار را اثبات كنند (چرا به وجود آفريدگارى با اين خصوصيات قايل نباشند)؟؛ زيرا طبيعت ساخته و آفريده اوست . اگر گفتند كه طبيعت اين كارها را بدون آگاهى و قصد انجام مى دهد ، با توجه به اين كه در كارهاى آن درستى و حكمت (اتقان) مشاهده مى كنى معلوم مى شود كه اين فعل (طبيعت) كار آفريدگار حكيم است و آنچه را كه آنان طبيعت مى نامند همان قانونى است كه خداوند در آفرينش و عالم هستى جارى كرده است .