کتابخانه احادیث شیعه

حديث و آيات: سلمان

الإمام الباقر عليه السلام : دَخَلَ أبو ذَرٍّ عَلى سَلمانَ وهُوَ يَطبَخُ قِدرًا لَهُ ، فَبَينا هُما يَتَحَدَّثانِ إذِ انكَبَّتِ القِدرُ عَلى وَجهِها عَلَى الأَرضِ ، فَلَم يَسقُط مِن مَرَقِها ولا وَدَكِها حديث شَيءٌ ، فَعَجِبَ مِن ذلِكَ أبو ذَرٍّ عَجَبًا شَديدًا ، وأخَذَ سَلمانُ القِدرَ فَوَضَعَها عَلى حالِهَا الأَوَّلِ عَلَى النّارِ ثانِيَةً ، وأقبَلا يَتَحَدَّثانِ ، فَبَينا هُمَا يَتَحَدَّثانِ إذِ انكَبَّتِ القِدرُ عَلى وَجهِها ، فَلَم يَسقُط مِنها شَيءٌ مِن مَرَقِها ولا وَدَكِها .
قالَ : فَخَرَجَ أبو ذَرٍّ وهُوَ مَذعورٌ مِن عِندِ سَلمانَ ، فَبَينا هُوَ مُتَفَكِّرٌ إذ لَقِيَ أميرَ المُؤمِنينَ عليه السلام فَقالَ لَهُ : يا أبا ذَرٍّ ، مَا الَّذي أخرَجَكَ مِن عِندِ سَلمانَ ؟ ومَا الَّذي ذَعَرَكَ ؟ فَقالَ لَهُ أبو ذَرٍّ : يا أميرَ المُؤمِنينَ ، رَأَيتُ سَلمانَ صَنَعَ كَذا وكَذا ، فَعَجِبتُ مِن ذلِكَ . فَقالَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام : يا أبا ذَرٍّ ، إنَّ سَلمانَ لَو حَدَّثَكَ بِما يَعلَمُ لَقُلتَ : رَحِمَ اللّه ُ قاتِلَ سَلمانَ . . . وإنَّ سَلمانَ مِنّا أهلَ البَيتِ حديث .
امام باقر عليه السلام: ابوذر بر سلمان وارد شد، ديد ديگى را بر روى آتش گذاشته و چيزى مى پزد. باهم مشغول صحبت شدند كه ناگهان ديگ بر روى زمين واژگون شد اما چيزى از خورشت و چربى آن بر زمين نريخت. ابوذر سخت تعجّب كرد. سلمان ديگ را برداشت و دوباره به حالت اول برگرداند و به صحبتهاى خود ادامه دادند كه بار ديگر ديگ چپّه شد و اين بار نيز چيزى از خورشت و چربى آن به زمين نريخت.
ابوذر وحشت زده از نزد سلمان خارج شد و در حال فكر كردن بود كه به اميرالمؤمنين عليه السلام برخورد. حضرت فرمود: اى ابوذر، چه شد كه از خانه سلمان بيرون آمدى؟ وچرا هراسان هستى؟ ابوذر عرض كرد:اى اميرالمؤمنين، سلمان را ديدم كه چنين و چنان كرد و من از كارهاى او شگفت زده شدم. اميرالمؤمنين عليه السلامفرمود: اى ابوذر، اگر سلمان از چيزهايى كه مى داند برايت بگويد، خواهى گفت: خدا رحمت كند قاتل سلمان را!... براستى كه سلمان از ما اهل بيت است.
نمایش منبع


حدیث روز

امام على عليه‏ السلام:

إنّي اُحَذِّرُكُمُ الدُّنيا ؛ فَإِنَّها حُلوَةٌ خَضِرَةٌ، حُفَّت بِالشَّهَواتِ ، وتَحَبَّبَت بِالعاجِلَةِ ، وراقَتبِالقَليلِ ، وتَحَلَّت بِالآمالِ ، وتَزَيَّنَت بِالغُرورِ . لا تَدومُ حَبرَتُها، ولا تُؤمَنُ فَجعَتُها ، غَرّارَةٌ ضَرّارَةٌ ، حائِلَةٌ زائِلَةٌ ، نافِدَةٌ بائِدَةٌ ، أكّالَةٌ غَوّالَةٌ؛

من، شما را از دنيا برحذر می‌دارم؛ زيرا كه دنيا شيرين و خرّم است و تمايلات نفسانى آن را در ميان گرفته است؛ با لذّت‏هاى زودگذرش دل می‌بَرَد و با [متاع] اندكِ خود، جلوه‏‌گرى می‌کند؛ به آرزوها آراسته است و با زيور فريب، خود را می‌آرايد؛ ناز و نعمتش پايدار نيست و از مصائب آن، ايمنى نيست؛ گول‌زننده است و آسيب‌‏رسان؛ دگرگون‌شونده است و زوال‏‌پذير؛ پايان‏‌پذير است و نابودشونده؛ آدمخوار است و مرگبار.

تحف العقول، ص 180

احادیث معصومین

حمایت از پایگاه
آمار پایگاه کتابخانه احادیث شیعه

تــعــداد كــتــابــهــا : 111

تــعــداد احــاديــث : 45456

تــعــداد تــصــاویــر : 3838

تــعــداد حــدیــث روز : 685