عنه عليه السلام : لا يَترُكُ الناسُ شيئاً مِن أمرِ دينِهِم لاستِصلاحِ دُنياهُم إلاّ فَتَحَ اللّه ُ علَيهِم ما هو أضَرُّ مِنهُ .
امام على عليه السلام : مردم براى سود دنياى خود امرى از امور دين خود را وا نگذارند ، مگر آن كه خداوند كارى براى آنان پيش مى آورد كه زيانش از آن سود بيشتر است .
امام على عليه السلام : كسى كه در صورت سالم ماندن دنيايش از اينكه آخرتش گزند بيند ، باكى نداشته باشد، به هلاكت درافتد .
امام على عليه السلام : هر كه زر و سيم را دوست داشته باشد، او بنده دنياست .
عنه عليه السلام : أ لَستُم في مَساكِنِ مَن كانَ قَبلَكُم أطوَلَ أعماراً ، و أبقى آثاراً ، و أبعَدَ آمالاً ، و أعَدَّ عديداً ، و أكثَفَ (أكثَرَ) جُنوداً ؟! تَعَبَّـدُوا للدنيا أيَّ تَعبُّدٍ ، و آثَرُوها أيَّ إيثارٍ ، ثُمّ ظَعَنُوا عنها بغَيرِ زادٍ مُبلِّغٍ و لا ظَهرٍ قاطِعٍ .
امام على عليه السلام : آيا شما در جاى پيشينيان خود نيستيد كه عمرهايشان از شما درازتر بود و آثارشان پاينده تر و آرزوهايشان بيشتر و شمارشان فراوانتر و سپاهشان انبوهتر؟ دنيا را پرستيدند ، آن هم چه پرستيدنى و آن را برگزيدند چه برگزيدنى! اما از اين دنيا بى هيچ توشه اى و بى هيچ مركبى كه آنها را به سر منزل مقصود رساند ، كوچيدند .
عنه عليه السلام : قد خَرقَتِ الشَّهَواتُ عقلَهُ ، و أماتَتِ الدنيا قَلبَهُ ، و وَلَهَتْ علَيها نَفسُهُ ، فهو عَبدٌ لها ، و لِمَن في يَدَيهِ شيءٌ مِنها ، حيثُما زالَتْ زالَ إلَيها ، و حيثُما أقبَلَتْ أقبَلَ علَيها .
امام على عليه السلام : خواهشهاى نفسانى، خِرد او را متلاشى مى كند و دنيا، دلش را مى ميراند و نفس او، شيفته دنيا مى گردد ، پس او بنده دنيا و بنده هر كسى مى شود كه چيزى از دنيا به دست دارد ، به هر طرف كه دنيا برود، او نيز به همان سو مى رود، و به هر سو كه دنيا رو كند او نيز به همان طرف رو مى كند .
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ مِمّا أوصَى به ابنَهُ الحسنَ عليه السلام ـ : لا تَكُنِ الدُّنيا أكبَرَ هَمِّكَ .
امام على عليه السلام ـ در سفارشهاى خود به فرزندش حسن عليه السلام ـ فرمود : دنيا بزرگترين همّ و غم تو نباشد!
امام على عليه السلام : كسى كه بيشترين همّ و غمّش دنيا باشد ، بدبختى و اندوهش به درازا كشد .
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : دارُها هانَتْ على رَبِّها فَخَلَطَ حلالَها بحرامِها ، و خيرَها بشرِّها ، و حياتَها بمَوتِها ، و حُلوَها بِمُرِّها ، لَم يُصْفِها اللّه ُ تعالى لِأوليائهِ ، و لَم يَضِنَّ بها على أعدائهِ .
امام على عليه السلام : سراى دنيا نزد پروردگار خوار و بى ارزش است ؛ از اين رو ، حلال آن را با حرامش و خوبى اش را با بدى و زندگى اش را با مرگ و شيرينى آن را با تلخى اش آميخت . خداوند متعال دنيا را براى دوستان خود صاف و گوارا نفرمود و در دادن آن به دشمنانش بخل نورزيد .
عنه عليه السلام : ما لَها عندَ اللّه ِ عزّ و جلّ قَدرٌ و لا وَزنٌ ، و لا خَلَقَ فيما بَلَغَنا خَلْقاً أبغَضَ إلَيهِ مِنها ، و لا نَظَرَ إلَيها مُذ خَلَقَها . و لقد
عُرِضَت على نبيِّنا صلى الله عليه و آله بمَفاتيحِها و خَزائنِها لا يَنقُصُهُ ذلكَ مِن حَظِّهِ مِنَ الآخِرَةِ ، فَأبَى أن يَقبَلَها لِعِلمِهِ أنَّ اللّه َ عزّ و جلّ أبغَضَ شيئاً فَأبغَضَهُ ، و صَغَّرَ شيئاً فَصَغَّرَهُ .
امام على عليه السلام : دنيا نزد خداوند عزّ و جلّ هيچ قدر و ارزشى ندارد و در ميان آفريدگانش كه ما خبرداريم، هيچ آفريده اى نيافريده است كه در نظرش منفورتر از دنيا باشد و از زمانى كه دنيا را آفريده، به آن نگاه (التفات) نكرده است . دنيا با كليدها و خزانه هايش به پيامبر صلى الله عليه و آله ما پيشنهاد شد، بى آن كه در مقابل آن نصيبى از آخرتش كم شود، اما آن حضرت از پذيرفتن آن سر باز زد ؛ زيرا مى دانست كه خداوند عزّ و جلّ چيزى (دنيا) را دشمن مى دارد؛ پس او نيز دشمنش داشت و چيزى (دنيا) را خُرد مى شمارد او نيز آن را خرد شمرد .
عنه عليه السلام : مِن هَوانِ الدنيا على اللّه ِ أنّهُ لا يُعصى إلاّ فيها ، و لا يُنالُ ما عندَهُ إلاّ بتَركِها .
امام على عليه السلام : در خوارى و بى ارزشى دنيا نزد خداوند همين بس، كه جز در دنيا معصيت او نمى شود و جز با ترك دنيا به آنچه نزد خداست (بهشت و رضوان الهى) نمى توان رسيد .