احادیث امیرالمؤمنین علی علیه السلام

امام على عليه السلام : پس ، اى شنونده! از مستى خود به هوش آى و از خواب غفلتت بيدار شو و از شتابت بكاه و درباره آنچه به زبان پيامبر امّى صلى الله عليه و آله به تو گفته شده و چاره و گريزى از آن نيست ، به دقّت بينديش .

امام على عليه السلام : اى مردم (مسلمانان)! از خدا بترسيد ؛ زيرا بسا كسى كه آرزويى دارد و به آن نمى رسد و بنايى مى سازد و در آن سكونت نمى كند و مالى گرد مى آورد و بزودى آن را رها مى كند [مى رود] .

امام على عليه السلام : يكى از رنجها اين است كه انسان چيزى را فراهم آورد كه نمى خورد و بنايى بسازد كه در آن سكونت نمى كند و سپس به جانب خداوند متعال مى رود در حالى كه نه مالى با خود مى برد و نه ساختمانى منتقل مى كند!

المحاسن به نقل از سليمان بن أبى شيخ ، كه سند حديث را به معصوم عليه السلام رسانده است : امام على عليه السلام از كنار خانه مردى گذشت كه آن را از آجر ساخته بود . پرسيد : اين خانه از كيست؟ عرض شد : از فلان فريب خورده [ى دنيا] ؛ بعد از كنار خانه ديگرى گذشت كه صاحب آن نيز آن را از آجر ساخته بود . فرمود : اين هم يك فريب خورده ديگر .

امام على عليه السلام : شمشير شكافنده است و دين به هم آورنده ؛ .حديث زيرا دين به خوبى فرمان مى دهد و شمشير از بدى باز مى دارد . خداوند متعال مى فرمايد :« و در قصاص براى شما زندگى است» .

امام على عليه السلام ـ در اولين خطبه اى كه بعد از خلافتش ايراد كرد ـ فرمود : خداوند اين امّت را [ در جايى كه برهان و موعظه اثر ندارد ] با دو دارو درمان كرد : تازيانه و شمشير ، رهبر در اين دو، نرمش به خرج نمى دهد .

امام على عليه السلام ـ به هنگام كشته شدن محمّد بن ابى بكر ـ فرمود : خدا رحمت كند محمّد را ؛ جوانى نورسته بود . من تصميم داشتم هاشم مرقال .حديث را والى مصر كنم . به خدا قسم اگر او والى آن جا مى شد ، ميدان را براى پسر عاص و دار و دسته او خالى نمى گذاشت و جز شمشير به دست كشته نمى شد .

امام على عليه السلام : از شمشير رهيدگان ، شمارشان پايدارتر و فرزندانش بيشتر شود .حديث

امام على عليه السلام : اسلحه رسول خدا را برداشتم ، ديدم به قبضه شمشير آن حضرت سه جمله آويخته است : به كسى كه از تو بُريده است بپيوند ؛ به كسى كه به تو بدى كرده است خوبى كن، و حق را بگو هر چند به زيان خودت باشد .

امام على عليه السلام : ملازم سلطان ، همچون كسى است كه بر شير سوار باشد ؛ مردم به موقعيت او غبطه مى خورند، در حالى كه خودش بهتر مى داند در چه وضعيتى [خطرناك ]قرار دارد .