امام على عليه السلام : و به خدا سوگند كه من بر حق هستم و عاشق شهادتم .
عنه عليه السلام : و اللّه ِ لولا رَجائي الشهادَةَ عِند لِقائي العَدُوَّ ـ و لَو قد حُمَّ لي لقاؤهُ ـ لَقَرَّبتُ رِكابي ، ثُمّ شَخَصتُ عَنكُم فلا أطلُبُكُم ، ما اختَلَفَ جَنوبٌ و شِمالٌ .
امام على عليه السلام : به خدا سوگند، اگر نبود اميد من به شهادت در ميدان جنگ با دشمن ـ البته اگر چنين مقدّر باشد ـ هر آينه بر مركب خويش مى نشستم و تا باد شمال و جنوب مى وزد، به سراغ شما نمى آمدم .
امام على عليه السلام ـ پس از ضربت خوردن به دست ابن ملجم ـ فرمود : به خداوند كعبه سوگند كه رستگار شدم .
عنه عليه السلام ـ بعد ما ضَرَبَهُ ابنُ مُلجَمٍ ـ : و اللّه ِ ما فَجَأني مِن المَوتِ وارِدٌ كَرِهتُهُ، و لا طالِعٌ أنكَرتُهُ، و ما كُنتُ إلاّ كَقارِبٍ وَرَدَ، و طالِبٍ وَجَدَ .
امام على عليه السلام ـ بعد از ضربت خوردن به دست ابن ملجم ـ فرمود : به خدا سوگند، نه وارد شونده اى از سوى مرگ ناگهانى بر من وارد شد كه آن را ناخوش داشته باشم و نه آينده اى كه آن را نشناخته (نخواسته) باشم و [در علاقه مندى به مرگ ]نيستم، مگر همچون جوياى آبى كه به آب رسد و همانند جوينده اى كه [مطلوب خود را ]دريابد .
عنه عليه السلام : مَن الرائِحُ إلى اللّه ِ كالظَّمآنِ يَرِدُ الماءَ ؟! الجَنَّةُ تَحتَ أطرافِ العَوالي، اليومَ تُبلَى الأخبارُ، و اللّه ِ لأَنا أشوَقُ إلى لِقائهِم مِنهُم إلى دِيارِهِم .
امام على عليه السلام : كيست كه به سوى خدا رهسپار شود ، همانند تشنه اى كه به آب مى رسد؟! بهشت در زير لبه نيزه هاست . امروز خبرها [ى پيش گفته ]آزموده و معلوم مى شود . سوگند به خدا كه اشتياق من به رويارويى با آنها (دشمنان) بيشتر از اشتياق آنان به خانه و كاشانه شان است .
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ في التَّحريضِ عَلَى القِتالِ ـ : أيّها الناسُ ، إنَّ المَوتَ لا يَفُوتُهُ المُقِيمُ ، و لا يُعجِزُهُ الهارِبُ ، ليسَ عَنِ المَوتِ مَحِيدٌ و لا مَحِيصٌ، مَن لَم يُقتَلْ ماتَ، إنّ أفضَلَ المَوتِ القَتلُ، و الذي نفسُ عَليٍّ بِيَدِهِ لَألفُ ضَربَةٍ بالسَّيفِ أهوَنُ مِن مَوتَةٍ واحِدَةٍ عَلَى الفِراشِ .
امام على عليه السلام ـ در ترغيب به جنگ ـ فرمود : هلا مردم! كسى كه بايستد، از چنگ مرگ نرهد و كسى كه از مرگ بگريزد، آن را عاجز نكند . از مرگ گريز و گزيرى نيست ؛ كسى كه كشته نشود ، مى ميرد . همانا برترين مرگ، كشته شدن است . سوگند به آن كه جان على در دست اوست ، هزار ضربت شمشير آسانتر است از يك بار مردن در بستر.
عنه عليه السلام : إنّ أكرَمَ المَوتِ القَتلُ ، و الذي نَفسُ ابنِ أبي طالبٍ بِيَدِهِ، لَألفُ ضَربَةٍ بالسَّيفِ أهوَنُ عَلَيَّ مِن مِيتَةٍ عَلَى الفِراشِ في غَيرِ طاعَةِ اللّه ِ .
امام على عليه السلام : همانا ارجمندترين مرگ ، كشته شدن است. سوگند به آن كه جان پسر ابى طالب در دست اوست ، هزار ضربت شمشير بر من آسانتر است از جان دادن در بستر كه با طاعت خدا همراه نباشد .
عنه عليه السلام : إنّكُم إن لا تُقتَلُوا تَمُوتُوا ، و الذي نَفسُ عَلِيٍّ بيدِهِ ، لَألفُ ضَربَةٍ بالسَّيفِ عَلَى الرَّأسِ أيسَرُ مِن مَوتٍ على فِراشٍ .
امام على عليه السلام : شما اگر هم كشته نشويد ، مى ميريد . سوگند به آن كه جان على در دست اوست ، فرود آمدن هزار ضربت شمشير بر سر آسانتر است از مردن در بستر .
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ و هو يَذُمُّ أصحابَهُ ـ : ما ذا تَنتَظِرُونَ بِنَصرِكُم ، و الجِهادِ على حَقِّكُم ؟! المَوتُ خَيرٌ مِن الذُّلَّ في هذهِ الدنيا لغَيرِ الحَقِّ .
امام على عليه السلام ـ در نكوهش اصحاب خود ـ فرمود : براى يارى دادن و جهاد در راه حقّ خود منتظر چه هستيد؟! مرگ بهتر از آن است كه در اين دنيا تن به خوارى در برابر ناحق دهيد .
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : أوَّلُ مَن هَشَمَ مِن العَرَبِ جَميعا جَدُّنا هاشِمٌ ، و أوَّلُ مَن عَرقَبَ جعفرُ بنُ أبي طالبٍ ذُو الجَناحَينِ يَومَ مُؤتَةَ ، و أوَّلُ مَنِ ارتَبَطَ فَرَسا في سَبيلِ اللّه ِ
تباركَ و تعالى المِقدادُ بنُ الأسوَدِ الكِنْديُّ ، و أوَّلُ مَن رَمى سَهما في سَبيلِ اللّه ِ تباركَ و تعالى سعدُ بنُ أبي وَقّاصٍ ، و أوّلُ شَهيدٍ في الإسلامِ مهجعٌ .
امام على عليه السلام : نخستين عربى كه به مردم خود تريد آبگوشت داد، جدّ ما هاشم است، و نخستين كسى كه اسبش را پى نمود، جعفر بن ابى طالب ذو الجناحين (صاحب دو بال) است كه در جنگ موته اين كار را كرد، و نخستين كسى كه در راه خداوند تبارك و تعالى اسبى را مجهّز و آماده كرد، مقداد بن اسود كِندى است، و نخستين كسى كه در راه خداوند تبارك و تعالى تيرى رها كرد سعد بن ابى وقّاص است، و نخستين شهيد اسلام مهجع است .