امام على عليه السلام : بسا شناختى كه به گمراه كردن منتهى شود.
امام على عليه السلام : بسا دانشى كه به گمراهى تو منجر شود.
امام على عليه السلام : دانش، بارور شدن شناخت است.
امام على عليه السلام : بارور شدن شناخت به تحصيل دانش است؛ بارور شدن دانش به تصوّر و فهم [درست و دقيق آن ]است.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : لَيسَتِ الرَّويَّةُ كَالمُعايَنَةِ مَع الإبصارِ، فقَد تَكذِبُ العُيونُ أهلَها ، و لا يَغُشُّ العَقلُ مَنِ استَنصَحَهُ .
امام على عليه السلام : تفكّر مانند ديدن با چشم نيست؛ زيرا چشمها گاه به صاحب خود دروغ مى گويند، اما عقل به كسى كه از آن راهنمايى خواهد خيانت نمى كند.
عنه عليه السلام ـ في التّوحيدِ ـ : لا تَنالُهُ الأوهامُ فتُقَدِّرَهُ، و لا تَتَوَهَّمُهُ الفِطَنُ فتُصَوِّرَهُ ، و لا تُدرِكُهُ الحَواسُّ فتُحِسَّهُ ، و لا تَلمِسُهُ الأيدي فتَمَسَّهُ .
امام على عليه السلام ـ در باب يگانگى خدا ـ فرمود : وهمها به او نمى رسند، تا اندازه گيريش كنند و انديشه هاى باريك بين او را در وهم نياورند تا تصوّرش نمايند و حواسّ به او نرسند، تا حسّش كنند و دست ها او را لمس نمى كنند، تا با او تماس پيدا نمايند .
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : اعْلَموا أنَّكُم لَن تَعرِفوا الرُّشدَ حتّى تَعرِفوا الّذي تَرَكَهُ ، و لَن تَأخُذوا بِميثاقِ الكِتابِ حتّى تَعرِفوا الّذي نَقَضَهُ ، و لَن تَمَسَّكوا بِهِ حتّى تَعرِفوا الّذي نَبَذَهُ .
امام على عليه السلام : بدانيد كه شما هرگز راه راست را نخواهيد شناخت، مگر اين كه كسى را كه آن را رها كرده است بشناسيد و هرگز به پيمان قرآن وفا نخواهيد كرد، مگر آن گاه كه كسى را كه اين پيمان را شكسته است بشناسيد و هرگز به قرآن چنگ نخواهيد زد، مگر اين كه كسى را كه آن را كنار زده است بشناسيد.
عنه عليه السلام : بِتَشعِيرِهِ المَشاعِرَ عُرِفَ أن لا مَشعَرَ لَهُ ، و بِمُضادَّتِهِ بَينَ الاُمورِ عُرِفَ أن لا ضِدَّ لَهُ ، و بِمُقارَنَتِهِ بَينَ الأشياءِ عُرِفَ أن لا قَرينَ لَهُ .
امام على عليه السلام : از آفريدن مشاعر و حواس درك كننده [براى موجودات] معلوم مى شود كه خود او (خداوند) فاقد آن است و از قرار دادن ضدّ ميان اشيا معلوم مى شود كه او را ضدّى نيست و از به وجود آوردن قرين و نظير ميان چيزها دانسته مى شود، كه او را قرين و همتايى نيست.
عنه عليه السلام : الحَمدُ للّه ِِ الدّالِّ عَلى وُجودِهِ بِخَلقِهِ ، و بمُحدَثِ خَلقِهِ عَلى أزَلِيَّتِهِ ، و بِاشتِباهِهِم عَلى أن لا شَبَهَ لَهُ .
امام على عليه السلام : سپاس و ستايش خداوندى را كه خلقش را دليل وجود خويش قرار داد و حادث بودن آفريدگانش را دليل بر ازليّت خويش و همانندى آنها را دليل بر همانند نداشتن خود.
عنه عليه السلام : الحَمدُ للّه ِِ الّذي لا تُدرِكُهُ الشَّواهِدُ ··· الدّالِّ عَلى قِدَمِهِ بِحُدوثِ خَلقِهِ ، و بِحُدوثِ خَلقِهِ عَلى وُجودِهِ ، و بِاشتِباهِهِم (أشباهِهِم) عَلى أن لا شَبَهَ لَهُ .
امام على عليه السلام : سپاس و ستايش خداوند را كه حواسّ ، او را درك نمى كند··· خدايى كه حادث بودن آفريدگانش را دليل قديم بودن و نيز دليل وجود و هستى خويش قرار داد و همانندى آنها را دليل بر همانند نداشتن خود.