احادیث امیرالمؤمنین علی علیه السلام

امام على عليه السلام : همانا امر به معروف و نهى از منكر دو خصلت از خصلتهاى خداوند سبحان هستند و اين دو نه مرگ را نزديك مى كنند و نه از روزى [انسان ]مى كاهند.

امام على عليه السلام : بدانيد كه امر به معروف و نهى از منكر، اجل كسى را نزديك نكرده اند و روزى كسى را نبريده اند.

امام على عليه السلام ـ در سفارش به حسنين عليهما السلام پس از ضربت خوردن توسط ابن ملجم ـ فرمود : امر به معروف و نهى از منكر را رها مكنيد كه در اين صورت بدان شما زمام امورتان را به دست مى گيرند و آن گاه هر چه دعا كنيد، مستجاب نخواهد شد.

امام على عليه السلام : اى مردم! همانا خداوند متعال عموم مردم را به گناه عدّه اى خاص عذاب نمى كند، اگر آن عدّه در نهان زشت كارى كنند و عموم از آن آگاه نباشند. اما اگر عدّه اى خاص آشكارا گناه كنند و عموم مردم اعتراض ننمايند، در اين صورت هر دو دسته سزاوار كيفر خداوند متعال هستند.

امام على عليه السلام : هر كه به كردار عده اى راضى باشد، مانند كسى است كه همراه آنان، آن كار را انجام داده باشد و هر كس به كردار باطلى دست زند او را دو گناه باشد: گناه به جا آوردن آن و گناه راضى بودن به آن.

امام على عليه السلام : اى مردم! راضى بودن و ناراضى بودن به كارى، مردم را در [پيامد ]آن كار شريك مى گرداند. ناقه ثمود را تنها يك نفر پى كرد، اما خداوند همه قوم ثمود را عذاب داد؛ زيرا همه به كار آن مرد راضى بودند.

امام على عليه السلام : ملاك، راضى بودن و ناراضى بودن است. ناقه [ثمود] را فقط يك فرد پى كرد اما چون ديگران به كار او راضى بودند، عذاب به همه آنها رسيد. پس، هر گاه پيشوايى دادگر روى كار آيد، هر كه به حكومت او رضايت دهد و در راه عدالت، ياريش كند همو دوست و ولىّ اوست؛ و هر گاه پيشوايى ستمگر بر سر كار آيد، هر كه به حكومتش رضايت دهد و در ستمگريهايش به او كمك رساند، همو دوست و ولىّ او باشد.

امام على عليه السلام : راضى بودن و ناراضى بودن به كارى، مردم را در آن كار شريك مى گرداند. پس، هر گاه كسى به كارى راضى باشد، شريك آن كار باشد و هر گاه كسى به آن راضى نباشد، از حيطه آن بيرون است.

امام على عليه السلام : من شأن خود را بالاتر از آن مى دانم كه آنچه را خودم ترك نمى كنم مردم را از آنها باز دارم، يا به كارى فرمانشان دهم كه خود جلوتر به آن عمل نكنم.

امام على عليه السلام : چونان كسى مباش كه بى عمل به آخرت اميد مى بندد··· از خلافكارى و گناه باز مى دارد، اما خود باز نمى ايستد و به كارهاى خوب فرمان مى دهد، ولى خود انجام نمى دهد.