عنه عليه السلام ـ مِن كتابٍ لَهُ إلى مُعاويَةَ ـ : و ما كُنتُ لِأعتَذِرَ مِن أنّي كنتُ أنقِمُ علَيهِ أحداثا ، فإن كانَ الذَّنبُ إلَيهِ إرشادِي و هِدايَتي لَهُ ، فرُبَّ مَلومٍ لا ذَنبَ لَهُ .
امام على عليه السلام ـ در بخشى از نامه خود به معاويه ـ نوشت : من كسى نيستم كه از خرده گيرى هايى كه بر بدعتهاى او (عثمان) مى كردم پوزش بخواهم؛ اگر ارشاد و راهنماييهايى كه او را مى كردم گناه است [گو باش]؛ زيرا بسا سرزنش شده اى كه گناهى ندارد.
امام على عليه السلام : سرزنش كردن و گلايه مايه حيات (پايدارى) دوستى است.
امام على عليه السلام : نادان را سرزنش مكن، كه با تو دشمن مى شود و خردمند را سرزنش كن كه با تو دوست مى شود.
امام على عليه السلام : هرگاه سرزنش كردى، [جايى براى دوستى] باقى بگذار.
عنه عليه السلام ـ مِن وصاياهُ لابنهِ الحسنِ عليه السلام ـ :
و إن أرَدتَ قَطيعَةَ أخيكَ فاستَبقِ لَهُ مِن نَفسِكَ بَقِيّةً يَرجِعُ إلَيها إن بَدا لَهُ ذلكَ يَوما ما .
امام على عليه السلام ـ در سفارشهاى خود به فرزندش حضرت حسن عليه السلام ـ نوشت : هرگاه خواستى از برادرت ببُرى، جايى براى آشتى او از خود باقى بگذار، تا اگر روزى پشيمان شود از آن جا [به دوستى ديرين ]برگردد.
امام على عليه السلام : از خشم خود، جايى هم براى خشنوديت باقى بگذار و هرگاه [با پر و بال خشم ]پرواز كردى، مانند جوجه پر درنياورده، فرود آى.
عنه عليه السلام : لا يَكُن حُبُّكَ كَلَفا ، و لا بُغضُكَ تَلَفا ، أحبِبْ حَبيبَكَ هَونا ما ، و أبغِضْ بَغيضَكَ هَونا ما .
امام على عليه السلام : نه دوستى ات شيفتگى و عاشقانه باشد و نه دشمنى ات نابود كننده، [بلكه] دوست خود را در حدّ اعتدال دوست بدار و با دشمنت به اعتدال دشمنى كن.
امام على عليه السلام : زياده روى در سرزنش، آتش لجاجت را شعله ور مى كند.
امام على عليه السلام : از سرزنش كردنهاى مكرّر بپرهيز؛ زيرا اين كار بر گناه [و خلافكارى ]جرى مى كند و سرزنش را بى ارزش مى سازد.
امام على عليه السلام : زياد سرزنش مكن؛ زيرا اين كار كينه به بار مى آورد و به دشمنى و نفرت مى كشاند.