امام على عليه السلام : بيمارى يكى از دو زندان است.
امام على عليه السلام : بدن ها را از نا خوشى ها، رهايى نيست.
امام على عليه السلام : مصيبتى بزرگتر از ادامه يافتن بيمارى جسم نيست.
عنه عليه السلام : ألا و إنّ مِن البَلاءِ الفاقَةَ ، و أشَدُّ مِن الفاقَةِ مَرَضُ البَدَنِ ، و أشَدُّ مِن مَرَضِ البَدَنِ مَرَضُ القَلب .
امام على عليه السلام : بدانيد كه يكى از بلاها تنگدستى است و سخت تر از تنگدستى بيمارى تن است و سخت تر از بيمارى تن، بيمارى دل است.
عنه عليه السلام : مِسكينٌ ابنُ آدمَ : مَكتومُ الأجَلِ ، مَكنونُ العِلَلِ ، مَحفوظُ العَمَلِ ،تُؤلِمُهُ البَقَّةُ ، و تَقتُلُهُ الشَّرقَةُ ، و تُنتِنُهُ العَرقَةُ .
امام على عليه السلام : بيچاره آدميزاد، اجلش [بر او ]پوشيده است و بيمارى هايش پنهان و كردارش ثبت شده. پشه اى، او را دردمند مى كند. جرعه اى گلوگير، مى كُشدش و قطره عرقى او را بد بو مى سازد.
امام على عليه السلام : بيمارى ها از تندرستى زاييده مى شوند.
عنه عليه السلام ـ و قد قيلَ لَهُ : كيفَ نَجِدُكَ يا أميرَ المؤمنينَ ؟ ـ : كيفَ يكونُ حالُ مَن يَفنى ببَقائهِ ، و يَسقَمُ بصِحَّتِهِ ، و يُؤتَى مِن مَأمَنِهِ ؟ ! .
امام على عليه السلام ـ وقتى به ايشان عرض شد: چگونه اى اى امير مؤمنان؟ ـ فرمود : چگونه است حال كسى كه با هستى خود، نيست مى شود و با تندرستى خود بيمار مى شود و در پناهگاه امنش، مرگ به سراغش مى رود.
عنه عليه السلام : فأمّا أهلُ الطّاعَةِ فأثابَهُم بجِوارِهِ ، و خَلَّدَهُم في دارِهِ ، حَيثُ لا يَظعَنُ النُّزّالُ، و لا تَتَغيَّرُ بِهِمُ الحالُ ، و لا تَنوبُهُمُ الأفزاعُ ، و لا تَنالُهُمُ الأسقامُ .
امام على عليه السلام : امّا اهل طاعت را با جاى دادن در جوار خود پاداش داد و در سراى خود جاودانشان ساخت؛ سرايى كه فرود آيندگانش كوچ نكنند و حالشان دگرگون نشود و ترس و وحشت ها به سراغشان نمى آيد و بيمارى ها به آنان نمى رسد.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ لِبَعضِ أصحابِهِ في عِلَّةٍ اعتَلَّها ـ : جَعلَ اللّه ُ ما كانَ مِن شَكواكَ حَطّا لسَيّئاتِكَ ؛ فإنَّ المَرَضَ لا أجرَ فيهِ ، و لكنّهُ
يَحُطُّ السَّيّئاتِ ، و يَحِتُّها حَتَّ الأوراقِ ، و إنّما الأجرُ في القَولِ باللِّسانِ و العَمَلِ بالأيدي و الأقدامِ ، و إنّ اللّه َ سبحانَهُ يُدخِلُ بصِدقِ النِّيَّةِ و السَّريرَةِ الصّالِحَةِ مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ الجَنّةَ .
.
امام على عليه السلام ـ به يكى از اصحاب خود كه بيمار شده بود ـ فرمود : خداوند، بيمارى تو را وسيله كاهش گناهانت گرداند؛ چه، آن كه بيمارى اجر ندارد، اما گناهان را مى كاهد و مانند برگ هاى درخت، آنها را فرو مى ريزد. مزد، در حقيقت براى گفتارِ زبان است و كردارِ دست ها و پاها. و خداوند سبحان، به خاطر نيّتِ درست و نهادِ پاك، هر يك از بندگان خويش را كه خواهد به بهشت مى برد.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : كانَ لي فيما مَضى أخٌ في اللّه ِ ، و كانَ يُعْظِمُهُ في عَيني صِغَرُ الدُّنيا في عَينِهِ ··· و كانَ لا يَشكو وَجَعا إلاّ عِندَ
بُرئهِ .
امام على عليه السلام : در گذشته مرا برادرى خدايى بود، كه خُردى دنيا در چشم او، وى را در ديدگان من بزرگ مى نمود··· و از دردى شكوه نمى كرد، مگر آن گاه كه از آن بهبود مى يافت.