امام على عليه السلام : غايت هر ژرف انديشى در دانش ما آن است كه نداند.
الإمام عليّ عليه السلام : أينَ الَّذينَ زَعَموا أنَّهُمُ الرّاسِخونَ فِي العِلمِ دونَنا ، كَذِبًا وبَغيًا عَلَينا أن رَفَعَنَا اللّه ُ ووَضَعَهُم ، وأعطانا وحَرَمَهُم ، وأدخَلَنا وأَخرَجَهُم ؟! بِنا يُستَعطَى الهُدى ، ويُستَجلَى العَمى
.
امام على عليه السلام : كجايند كسانى كه گمان كرده اند راسخان در علم آنهايند نه ما. آنان دروغ مى گويند و به حقّ ما تجاوز مى كنند. خداوند، ما را بالا برده و آنها را پست كرده است و به ما بخشيده و آنها را محروم ساخته است و ما را داخل كرده و آنها را بيرون برده است. در پرتو وجود ماست كه هدايت ارمغان مى شود و پرده از نابينايى برگرفته مى شود.
عنه عليه السلام : فُرِضَ عَلَى الاُمَّةِ طاعَةُ وُلاةِ أمرِهِ القُوّامِ بِدينِهِ ، كَما فُرِضَ عَلَيهِم طاعَةُ رَسولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله فَقالَ : «أطيعُوا اللّه َ وأطيعُوا الرَّسولَ واُولِي الأَمرِ مِنكُم » .
ثُمَّ بَيَّنَ مَحَلَّ وُلاةِ أمرِهِ مِن أهلِ العِلمِ بِتَأويلِ كِتابِهِ فَقالَ عَزَّوجَلَّ : «ولَو رَدّوهُ إلَى الرَّسولِ وإلى اُولِي الأَمرِ مِنهُم لَعَلِمَهُ الَّذينَ يَستَنبِطونَهُ مِنهُم
» . وعَجَزَ كُلُّ أحَدٍ مِنَ النّاسِ عَن مَعرِفَةِ تَأويلِ كِتابِهِ غَيرَهُم ، لِأَنَّهُم هُمُ الرّاسِخونَ فِي العِلمِ ، المَأمونونَ عَلى تَأويلِ التَّنزيلِ ، قالَ اللّه ُ تَعالى : «وما يَعلَمُ تَأويلَهُ إلاَّ اللّه ُ والرّاسِخونَ فِي العِلمِ
»
.
امام على عليه السلام : خداوند فرمانبرى از واليان امر خود را كه به دين او مى پردازند واجب ساخته است، چنان كه فرمانبرى از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله را بر آنها واجب كرده است. خداوند مى فرمايد: «از خدا و رسول و اولوالامرتان فرمان بريد» . خداوند سپس جايگاه واليان امرش را كه به تأويل كتابش علم و آگاهى دارند روشن كرده مى فرمايد: «و اگر آن را به پيامبر صلي الله عليه و آله و پيشوايان ارجاع مى كردند از حقيقت امر آگاه مى شدند» .
همه مردم جز ايشان از شناخت كتاب او ناتوانند، زيرا آنان راسخان در علم هستند و در تأويل قرآن (از خطا) ايمن قرار داده شده اند. خداوند مى فرمايد: «و تأويل آن را هيچ كس نمى داند مگر خدا و راسخان در علم».
الإمام عليّ عليه السلام : نَحنُ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ ، ومَحَطُّ الرِّسالَةِ ، ومُختَلَفُ المَلائِكَةِ ، ومَعادِنُ العِلمِ ، ويَنابيعُ الحُكمِ ، ناصِرُنا ومُحِبُّنا يَنتَظِرُ الرَّحمَةَ ، وعَدُوُّنا ومُبغِضُنا يَنتَظِرُ السَّطوَةَ
.
امام على عليه السلام : ما درخت نبوّت و فرودگاه رسالت و مكان آمد و شد فرشتگان و كانهاى دانش و سرچشمه هاى حكمت هستيم. يار و دوستدار ما رحمت را چشم مى كشد و دشمن و كينه توز ما يورش را انتظار بَرد.
عنه عليه السلام ـ وقَد خَطَبَ النَّاسَ بِالمَدينَةِ ـ : أما والَّذي فَلَقَ الحَبَّةَ وبَرَأَ النَّسَمَةَ ، لَوِ اقتَبَستُمُ العِلمَ مِن مَعدِنِهِ ، وشَرِبتُمُ الماءَ بِعُذوبَتِهِ ، وادَّخَرتُمُ الخَيرَ مِن مَوضِعِهِ ، وأخَذتُمُ الطَّريقَ من واضِحِهِ ، وسَلَكتُم مِنَ الحَقِّ نَهجَهُ ، لَنَهَجَت بِكُمُ السُّبُلُ ، وبَدَت لَكُمُ الأَعلامُ ، وأضاءَ لَكُمُ الإِسلام
.
امام على عليه السلام ـ در خطبه اى براى مردم مدينه ـ : آگاه باشيد، سوگند به خدايى كه دانه را شكافت و انسان را آفريد، اگر دانش را از كانش برگيريد و آب را با گواراييش بنوشيد و خير را از جايگاهش بيندوزيد و راه روشن را در پيش گيريد و در پيمودن حقّ، مسير آن را بپيماييد، راهها بر شما هويدا شود و نشانه ها بر شما رخ نمايد و اسلام براى شما پرتو افشانى كند.
الإمام عليّ عليه السلام ـ مِن خُطبَةٍ لَهُ يَذكُرُ فيها آلَ مُحَمَّدٍ صلي الله عليه و آله ـ : هُم عَيشُ العِلمِ ، ومَوتُ الجَهلِ ، يُخبِرُكُم حِلمُهُم عَن عِلمِهِم ، وظاهِرُهُم عَن باطِنِهِم ، وصَمتُهُم عَن حُكمِ مَنطِقِهِم ، لا يُخالِفونَ الحَقَّ ولا يَختَلِفونَ فيهِ
.
امام على عليه السلام ـ با بيان خطبه اى در توصيف خاندان محمّد صلي الله عليه و آله ـ : آنان زنده دارنده علم و دانش و ميراننده جهل و نادانى هستند. بردبارى ايشان خبر از علم آنان مى دهد و ظاهرشان حكايت از باطنشان دارد و سكوتشان پرده از حكمت گفتارشان بر مى گيرد. آنها مخالف حقّ نيستند و در آن با يكديگر اختلاف نمى كنند.
عنه عليه السلام : واعلَموا أنَّكُم لَن تَعرِفُوا الرُّشدَ حَتّى تَعرِفُوا الَّذي تَرَكَهُ ، ولَن تَأخُذوا بِميثاقِ الكِتابِ حَتّى تَعرِفُوا الَّذي نَقَضَهُ ، ولَن تَمَسَّكوا بِهِ حَتّى تَعرِفُوا الَّذي نَبَذَهُ، فَالتَمِسوا ذلِكَ مِن عِندِ أهلِهِ ، فَإِنَّهُم عَيشُ العِلمِ ومَوتُ الجَهلِ ، هُمُ الَّذينَ يُخبِرُكُم حُكمُهُم عَن عِلمِهِم ، وصَمتُهُم عَن مَنطِقِهِم ، وظاهِرُهُم عَن باطِنِهِم ، لا يُخالِفونَ الدّينَ ولا يَختَلِفونَ فيهِ ، فَهُوَ بَينَهُم شاهِدٌ صادِقٌ ، وصامِتٌ ناطِقٌ
.
امام على عليه السلام : و بدانيد هرگز به راه راست پى نخواهيد برد تا كسى را كه آن را واگذاشته، بشناسيد و هرگز به عهد و پيمان قرآن وفا نمى كنيد تا كسى را كه نقض عهد كرده بشناسيد و هرگز به كتاب خدا چنگ نمى زنيد تا كسى را كه آن را دور انداخته بشناسيد. پس راه راست و وفاى به عهد و پيمان و چگونگى وابسته شدن به قرآن را از اهل آن درخواست نماييد، زيرا ايشان زنده دارنده علم و دانش و ميراننده جهل و نادانى هستند. حكمت ايشان خبر از علم آنان مى دهد و سكوتشان پرده از گفتارشان بر مى گيرد و ظاهرشان حكايت از باطنشان دارد. آنها مخالف حقّ نيستند و در آن با يكديگر اختلاف ندارند. پس دين درباره آنان گواهى است راستگو و خاموشى است گويا.
الإمام عليّ عليه السلام ـ في قَولِ اللّه ِ تَبارَكَ وتَعالى : «قُل كَفى بِاللّه ِ شَهيدًا بَيني وبَينَكُم ومَن عِندَهُ عِلمُ الكِتابِ» ـ : أنَا هُوَ الَّذي عِندَهُ عِلمُ الكِتابِ
.
امام على عليه السلام ـ درباره اين آيه «قُلْ كَفى بِاللّه ِ شهيداً بينى وبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب» ـ : من هستم كه علم كتاب نزد اوست.
الإمام عليّ عليه السلام : سَلوني عَن كِتابِ اللّه ِ ، فَإِنَّهُ لَيسَ مِن آيَةٍ إلاّ وقَد عَرَفتُ بِلَيلٍ نَزَلَت أم بِنَهارٍ ، في سَهلٍ أم في جَبَلٍ
.
امام على عليه السلام : پيرامون كتاب خدا از من بپرسيد، چه، آيه اى نازل نشده است مگر آن كه من مى دانم در شب فرود آمده يا در روز و در دشت يا در كوهستان.
عنه عليه السلام : سَلوني عَن كِتابِ اللّه ِ عَزَّوجَلَّ ، فَوَاللّه ِ ما نَزَلَت آيَةٌ مِنهُ في لَيلٍ أو نَهارٍ ولا مَسيرٍ ولا مُقامٍ إلاّ وقَد أقرَأَنيها رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله وعَلَّمَني تَأويلَها . فَقالَ ابنُ الكَوّاءِ : يا أميرَ المُؤمِنينَ ، فَما كانَ يَنزِلُ عَلَيهِ وأنتَ غائِبٌ عَنهُ ؟ قالَ : كانَ يَحفَظُ عَلَيَّ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله ما كانَ يَنزِلُ عَلَيهِ مِنَ القُرآنِ وأنَا عَنهُ غائِبٌ حَتّى أقدَمَ عَلَيهِ فَيُقرِئَنيهِ ويَقولَ لي : يا عَلِيُّ ، أنزَلَ اللّه ُ عَلَيَّ بَعدَكَ كَذا وكَذا وتَأويلُهُ كَذا وكَذا ، فَيُعَلِّمُني تَنزيلَهُ وتَأويلَهُ
.
امام على عليه السلام : پيرامون كتاب خداوند عز و جل از من بپرسيد كه به خدا سوگند، آيه اى از آن در شب يا روز و در طول راه يا جاى باشى نازل نشده مگر آن كه پيامبر خدا صلي الله عليه و آله قرائت آن را با تأويلش به من آموخته است. ابو كوّاء گفت: يا اميرالمؤمنين! درباره آياتى كه بر پيامبر صلي الله عليه و آله نازل شد و تو حضور نداشتى چه مى گويى؟ امام عليه السلامفرمود: هنگامى كه من حضور نداشتم پيامبر آياتى را كه بر ايشان نازل مى شد، حفظ مى كرد تا آن كه خدمتشان مى رسيدم و پيامبر قرائت آن را به من مى آموخت و مى فرمود: اى على! پس از رفتن تو، خداوند اين آيات را بر من نازل فرمود و تأويل آن چنين و چنان است و بدين ترتيب تنزيل و تأويل آن را به من مى آموخت.