الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ في ذِكرِ فَضيلَةِ الرَّسولِ الكَريمِ ـ : بَعَثَهُ وَ النّاسُ ضُلاّلٌ في حَيرَةٍ، و حاطِبُونَ في فِتنَةٍ··· فَبالَغَ صلى الله عليه و آله فِي النَّصيحَةِ، وَ مَضى عَلى الطَّريقَةِ، و دَعا إلَى الحِكمَةِ وَ المَوعِظَةِ الحَسَنَةِ .
امام على عليه السلام ـ در بيان فضيلت رسول اكرم ـ فرمود : [خداوند ]زمانى او را به رسالت برانگيخت كه مردم، در سرگردانى، گمراه و در فتنه، غرق بودند··· خيرخواهى را به نهايت رساند و در مسير راست ره پيمود و [مردم را] به حكمت و اندرز نيكو فرا خواند.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ في صِفَةِ المُبَلِّغِ الكامِلِ ـ : قَد خَلَعَ سَرابيلَ الشَّهَواتِ ، و تَخَلّى مِنَ الهُمومِ إلاّ هَمّا واحِدا انفَرَدَ بِهِ . فَخَرَجَ مِن صِفَةِ العَمى و مُشارَكَةِ أهلِ الهَوى ، و صارَ مِن مَفاتيحِ أبوابِ الهُدى و مَغاليقِ أبوابِ الرَّدى . قَد أبصَرَ طَريقَهُ ، و سَلَكَ سَبيلَهُ ، و عَرَفَ مَنارَهُ ، و قَطَعَ غِمارَهُ ، وَ استَمسَكَ مِنَ العُرى بِأَوثَقِها ، و مِنَ الحِبالِ بِأَمتَنِها ، فَهُوَ مِنَ اليَقينِ عَلى مِثلِ ضَوءِ الشَّمسِ .
قَد نَصَبَ نَفسَهُ للّه ِِ سُبحانَهُ في أرفَعِ الاُمورِ ؛ مِن إصدارِ كُلِّ وارِدٍ عَلَيهِ ، و تَصييرِ كُلِّ فَرعٍ إلى أصلِهِ . مِصباحُ ظُلُماتٍ ، كَشّافُ عَشَواتٍ ، مِفتاحُ مُبهَماتٍ ، دَفّاعُ مُعضِلاتٍ ، دَليلُ فَلَواتٍ . يَقولُ فَيُفهِمُ و يَسكُتُ فَيَسلَمُ . قَد أخلَصَ للّه ِِ فَاستَخلَصَهُ ، فَهُوَ مِن مَعادِنِ دينِهِ و أوتادِ أرضِهِ . قَد ألزَمَ نَفسَهُ العَدلَ . فَكانَ أوَّلَ عَدلِهِ نَفيُ الهَوى عَن نَفسِهِ . يَصِفُ الحَقَّ و يَعمَلُ بِهِ .
امام على عليه السلام ـ در توصيف مبلّغ كامل ـ فرمود : جامه هاى شهوات را از خود بركَنده ، و از تمام اندوه ها خود را رهانيده ، جز يك اندوه كه خود را تنها به آن مشغول ساخته است. بدين ترتيب ، از صفت كوردلى و شريك بودن با هواپرستان ، فاصله گرفته است ، و به كليدهاى باب هدايت ، و قفل هاى باب تباهى مبدّل شده است . راه خود را با بينش دريافته و در راهش گام برداشته و چراغ فراسوى راهش را شناخته و امواجش را درنورديده و از ميان دستاويزها ، به استوارترين ، و از ميان ريسمان ها به محكم ترين آنها چنگ زده و در يقين ، به مانند تابناكى خورشيد است .
در كارها خداوند سبحان را در جانش در بالاترين جايگاه نهاده، به گونه اى كه هر چه در آيد بر او عرضه مى كند ، و هر فرع را به ريشه و اصل آن باز مى گرداند. او چراغ تاريكى ها و برگيرنده پرده از شبهات، كليد ابهام ها، پاسخ دهنده پرسش هاى پيچيده ، و راهنماى بيابان هاست . وقتى سخن مى گويد ، مى فهمانَد ، و وقتى سكوت
مى كند ، به سلامت مى رَهَد.
خود را براى خدا خالص كرده و خدا نيز او را براى خود خالص ساخته است . پس او از كان هاى دين و ميخ هاى زمين خداست. نيز جانش را به عدل پايبند ساخته است و نخستين عدالت او اين است كه خواهش نفس را از خود دور ساخته است ، و حق را توصيف مى كند و بدان عمل مى نمايد.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ في خُطبَةٍ لَهُ ـ : فَبَعَثَ فيهِم رُسُلَهُ و واتَرَ إلَيهِم أنبِياءَهُ ؛ لِيَستَأدوهُم ميثاقَ فِطرَتِهِ ، و يُذَكِّروهُم مَنسِيَّ نِعمَتِهِ ، و يَحتَجُّوا عَلَيهِم بِالتَّبليغِ ، و يُثيروا لَهُم دَفائِنَ العُقولِ ، و يُروهُم آياتِ المَقدِرَةِ .
امام على عليه السلام ـ در خطبه خويش ـ فرمود: پس [خداوند ]فرستادگان خود را ميان ايشان برانگيخت ، و پيامبرانش را يك به يك به سوى آنان فرستاد تا پيمان فطرتش را از آنان باز ستانند ، و نعمت فراموش شده خدا را به يادشان آورند و حجّت را با تبليغ بر آنان تمام كنند، و انديشه هاى پنهان آنان را برانگيزانند ، و نشانه هاى قدرت [الهى ]را نشانشان دهند.
عنه عليه السلام ـ في ذِكرِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله ـ : طَبيبٌ دَوّارٌ
بِطِبِّهِ ، قَد أحكَمَ مَراهِمَهُ ، و أحمَى مَواسِمَهُ . يَضَعُ ذلِكَ حَيثُ الحاجَةُ إلَيهِ ، مِن قُلوبٍ عُميٍ ، و آذانٍ صُمٍّ ، و ألسِنَةٍ بُكمٍ . مُتَتَبِّعٌ بِدَوائِهِ مَواضِعَ الغَفلَةِ ، و مَواطِنَ الحَيرَةِ .
امام على عليه السلام ـ در ياد كرد از پيامبر صلى الله عليه و آله ـ فرمود: [او] طبيبى بود كه با طبابتش در گردش بود . مرهم هاى خود را استوار مى داشت ، و داغ هاى خود را به جا مى نهاد و هر جا كه نيازْ بود (از قلب هاى نابينا تا گوش هاى ناشنوا و زبان هاى گنگ) به كارش مى بست. با داروهايش جايگاه هاى غفلت و موارد سرگردانى [مردم ]را مى جُست .
الإمامُ عليٌّ عليه السلام :أيُّها النّاسُ ، إنّ اللّه َ قد أعاذَكُم مِن أنْ يَجورَ علَيكُم و لَم يُعِذْكُم مِن أنْ يَبْتليَكُم ، و قد قالَ جَلَّ مِن قائلٍ : «إنّ في ذلك لآياتٍ و إن كُنّا لَمُبتَلينَ» .
امام على عليه السلام :اى مردم! خداوند شما را پناه داده است كه بر شما ستم روا ندارد اما پناه نداده است كه آزمايشتان نكند. خداوند عظيم الشأن فرموده است: «براستى در اين [داستان] نشانه هايى است و ما بى گمان آزمايش كننده بوديم».
الإمامُ عليٌّ عليه السلام :ألاَ إنّ اللّه َ تعالى قد كَشفَ الخَلقَ كَشْفةً ، لا أنّه جَهِلَ ما أخْفَوهُ مِن مَصُونِ أسْرارِهِم و مَكْنونِ ضَمائرِهِم ، و لكنْ لِيَبلُوَهُم أيُّهُم أحْسَنُ عَملاً ، فيكونَ
الثّوابُ جَزاءً و العِقابُ بَواءً .
امام على عليه السلام :بدانيد كه خداوند متعال درون مردمان را آشكار ساخت نه اين كه از رازهاى نهفته و درونهاى پوشيده شان آگاه نبود بلكه تا آنان را بيازمايد كه كدام يك بهتر عمل مى كنند. آن گاه ثواب، سزاى [كار نيك] باشد و عقاب، كيفر [كار بد].
عنه عليه السلام ـ في قولهِ تعالى: «إنّما أموالُكم و أولادُكم فتنةٌ» ـ : و معنى ذلك أنّه يَخْتبِرُهُم بالأموالِ و الأولادِ لِيَتَبيّنَ السّاخِطَ لِرزقِهِ و الرّاضي بقِسمِهِ ، و إنْ كانَ سبحانه أعلَمَ بهِم مِن أنفسِهِم ، و لكنْ لِتظْهرَ الأفعالُ الّتي بِها يُستَحَقُّ الثّوابُ و العِقابُ .
امام على عليه السلام ـ درباره آيه «همانا داراييها و فرزندانتان مايه آزمايشند» ـ فرمود: معنايش اين است كه خداوند سبحان بندگان خود را به وسيله ثروت و فرزند مى آزمايد تا معلوم شود چه كسى از روزى خود ناخشنود است و چه كسى به بهره خود راضى.گر چه خداوند سبحان بندگان را بهتر از خود آنان مى شناسد، اما [مى آزمايد ]تا كردارهايى كه پاداش و كيفر سزاوار آن است، پديدار شود.
عنه عليه السلام :في تَقلُّبِ الأحْوالِ عُلِمَ جواهِرُ الرِّجالِ ، و الأيّامُ تُوضِحُ لكَ السَّرائرَ الكامِنَةَ .
امام على عليه السلام :در دگرگونيهاى احوال و زمانه است كه گوهر مردان شناخته مى شود، و روزگار نيّت هاى پنهان را براى تو آشكار مى سازد.
عنه عليه السلام ـ في ابتلاءِ الملائكةِ بسَجْدةِ آدمَ ـ : و لَو أرادَ اللّه ُ أنْ يَخلُقَ آدَم مِن نورٍ يَخطِفُ الأبْصارَ ضِياؤهُ ··· لَفعَلَ ، و لَو فَعلَ لَظلَّتْ لَهُ الأعْناقُ خاضِعةً ، و لَخَفَّتِ البَلوى فيهِ على الملائكةِ ، و لكنَّ اللّه َ سبحانه يَبْتَلي خَلقَهُ بِبَعضِ ما يَجْهلونَ أصْلَهُ ، تَمييزا بالاخْتِبارِ لَهُم و نَفْيا للاسْتِكبارِ عنهُم .
امام على عليه السلام ـ درباره آزمودن فرشتگان با سجده كردن بر آدم ـ فرمود: اگر خدا مى خواست آدم را از نورى خيره كننده ··· بيافريند بى گمان مى توانست چنين كند و اگر چنين مى كرد، گردنها در برابر او فرود مى آمد و كار آزمايش بر فرشتگان آسان مى شد، ليك خداوند سبحان، آفريدگان خود را به چيزهايى كه اصل آن را نمى دانند مى آزمايد، تا با امتحان [فرمانبر و نافرمان ]ايشان را جدا سازد و خصلتِ خودْ بزرگ بينى را از آنان بزدايد و تكبّر را از ايشان دور سازد.
عنه عليه السلام :كُلّما كانتِ البَلوى و الاختبارُ أعظمَ كانتِ المَثُوبةُ و الجَزاءُ أجْزَلَ ، أ لاَ تَرَونَ أنَّ اللّه سبحانه اخْتَبرَ الأوَّلِينَ مِن لَدُنْ آدمَ
صلواتُ اللّه ِ عليهِ إلى الآخِرينَ مِن هذا العالَمِ بأحجارٍ لا تَضُرُّ و لا تَنفَعُ ، و لا تُبصِرُ و لا تَسمَعُ ، فجَعَلَها بَيتَهُ الحَرامَ الّذي جَعَلَهَ اللّه ُ للنّاسِ قِياما ···؟!
و لكنّ اللّه يَخْتبِرُ عِبادَهُ بأنواعِ الشَّدائدِ ، و يَتَعبّدُهُم بأنواعِ المَجاهِدِ ، و يَبْتَليهِم بضُروبِ المَكارِهِ ؛ إخْراجا للتَّكَبُّرِ مِن قلوبهِمْ ، و إسْكانا للتَّذَلُّلِ في نُفوسِهِم ، و لِيَجْعلَ ذلكَ أبوابا فُتُحا إلى فضلِهِ ، و أسبابا ذُلُلاً لِعَفوِهِ .
امام على عليه السلام :هر چه امتحان و آزمايش بزرگتر باشد ثواب و پاداش فراوانتر است. مگر نمى بينيد كه خداوند سبحان پيشينيان
را، از زمان آدم صلوات اللّه عليه تا آخرين نفر از مردم اين جهان، با سنگهايى كه زيان و سودى نمى رسانند و نمى توانند ببينند و بشنوند، آزمود و آن سنگها را خانه با حرمت خود ساخت؛ خانه اى كه براى مردم بر پا گردانيد···؟!
اما خداوند بندگانش را با انواع سختيها مى آزمايد و با رنج و كوششهاى گوناگون به بندگى وادارشان مى كند و با انواع ناخوشايندها امتحانشان مى كند تا خود بزرگ بينى را از دلهايشان بيرون كند و فروتنى را در جانهاشان جاى دهد و اين را درهايى قرار دهد گشوده به سوى فضل و بخشش خود و وسايلى آماده براى گذشت و آمرزش خويش.