الإمامُ عليٌّ عليه السلام :كأنّي بالعجمِ فَساطِيطُهُم في مسجدِ الكوفةِ، يُعلِّمونَ النّاسَ القرآنَ كما اُنزِلَ .
امام على عليه السلام :گويى عجمها (ايرانيان) را مى بينم كه در مسجد كوفه چادر زده اند و قرآن را همان گونه كه نازل شده است به مردم مى آموزند.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام :و لَقد عَهِدَ إليَّ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله و قالَ لي : يا عليُّ ، لَتُقاتِلَنَّ الفِئةَ الباغِيةَ ، و الفِئةَ النّاكِثةَ ، و الفِئةَ المارِقةَ . أمَا و اللّه ِ يا معشرَ العربِ لَتمْلَأنَّ أيْديكُم مِن الأعاجِمِ ··· حتّى إذا امْتَلأَت أيْديكُم منهُم عَطَفوا
علَيكُم عَطْفَ الضَّراغِمِ الّتي لا تُبقي و لا تَذَرُ ، فَضَربوا أعْناقَكُم ، و أكَلوا ما أفاءَ اللّه ُ علَيكُم ، و وَرِثوكُم أرضَكُم و عِقارَكُم ، و لكِنْ لَن يكونَ ذلكَ مِنهُم إلاّ عند تَغْيِيرٍ من دِينِكُم و فَسادٍ مِن أنفُسِكُم .
امام على عليه السلام :پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به من سفارش كرد و فرمود: اى على! تو در برابر ياغيان [شام ]و ياران پيمان شكن [جمل] و دسته از دين خارج شده خواهى جنگيد. هان اى جماعت عرب! به خدا قسم شهر و ديارتان از عجم پر خواهد شد··· و چون چنين شود، همانند شير ژيان، كه به هيچ چيز رحم نمى كند، عليه شما به پا خواهند خاست و گردن هايتان را خواهند زد و غنايمى را كه خداوند نصيب شما كرده، از آن خود خواهند كرد و وارث زمين و املاك شما خواهند شد. اما اين، تنها زمانى پيش خواهد آمد كه دين شما ديگرگون شود و خودتان به فساد و تباهى درافتيد.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ في بيانِ بُطْلانِ الجَبرِ ـ : لَو كانَ كذلكَ لَبَطلَ الثَّوابُ و العِقابُ ، و الأمرُ و النَّهْيُ و الزَّجْرُ ، و لَسقَطَ معنى الوَعْدِ و الوَعيدِ ، و لَم تَكُنْ على مُسيءٍ لائمَةٌ، و لا لمُحسنٍ مَحْمَدةٌ ، و لكانَ المُحسنُ أوْلى باللاّئمةِ مِن المُذنِبِ ، و المُذنِبُ أولى بالإحسانِ مِن المُحسِنِ ، تلكَ مَقالةُ عَبَدَةِ الأوثانِ و خُصَماءِ الرَّحمنِ .
امام على عليه السلام ـ در بيان نادرستى جبر ـ فرمود: اگر چنين بود آن گاه ثواب و عقاب و امر و نهى و بازداشتن، از كارهاى پوچ بود و وعده و وعيد معنايى نداشت و بدكار، سرزنش و نيكوكار ، تشويق نمى شد و نيكوكار به سرزنش سزاوارتر مى شد تا بدكار و بدكار به پاداش و احسان سزامندتر مى شد تا نيكوكار . جبر ، عقيده بت پرستان و دشمنان خداى رحمان است.
عنه عليه السلام ـ في قولهِ تعالى: «وَ لَو شَآءَ ربُّكَ لاَمَنَ مَن في الأرضِ كلُّهُم جَميعا أَ فَأَنتَ تُكِرهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤمِنِينَ»
ـ : فأنزلَ اللّه ُ تعالى علَيهِ : يا محمّدُ ، «وَ لَو شَآءَ رَبُّكَ لآمَنَ مَن فِي الأَرضِ كُلُّهُم جَميعا» على سبيلِ الإلْجاءِ و الاضْطِرارِ في الدُّنيا ، كما يُؤمِنُونَ
عندَ المُعايَنةِ و رُؤيةِ البَأسِ و في الآخِرَةِ ، و لَو فَعَلتُ ذلكَ بهِم لم يَسْتحِقّوا مِنّي ثَوابا و لا مَدْحا ، لكنّي اُريدُ مِنهُم أنْ يُؤمِنوا مُختارِينَ غيرَ مُضْطَرّينَ ، لِيَسْتَحقّوا مِنّي الزُّلْفى و الكَرَامةَ و دَوامَ الخُلودِ في جَنّةِ الخُلْدِ .
امام على عليه السلام ـ درباره آيه «اگر پروردگارت مى خواست همانا همه مردم روى زمين ايمان مى آوردند. پس آيا تو مردم را ناگزير مى كنى كه ايمان آورند؟» ـ فرمود : خداوند متعال اين آيه را نازل كرد و فرمود : اى محمّد! «اگر پروردگارت مى خواست، همه مردم روى زمين» در دنيا از روى اجبار و ناچارى، «ايمان مى آوردند» همچنان كه در آخرت، به هنگام مشاهده عذاب الهى ايمان مى آورند. اگر اين كار را با بندگان مى كردم آن گاه سزاوار ثواب و ستايش از جانب من نبودند؛ بلكه از آنان مى خواهم كه با اختيار و ميل خود ايمان بياورند تا سزامند منزلت و كرامت از سوى من و جاودانه شدن در بهشت جاويد شوند.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام :الأعْمالُ ثَلاثةٌ : فَرائضُ و فَضائلُ و مَعاصٍ، فأمّا الفَرائضُ فبِأمرِ اللّه ِ و مَشيئَتِهِ و بِرِضاهُ و بِعلمِهِ و قَدَرِهِ ، يَعْمَلُها
العَبدُ فَيَنْجو مِن اللّه ِ بها . و أمّا الفَضائلُ فليسَ بأمرِ اللّه ِ لكنْ بمَشيئتِهِ و بِرِضاهُ و بِعلمِهِ و بقَدَرِهِ ، يَعْمَلُها العَبدُ فيُثابُ علَيها ، و أمّا المعاصي فلَيس بأمرِ اللّه ِ و لا بمَشيئَتهِ و لا بِرضاهُ لكِنْ بعلْمِه و بِقَدَرِه يُقَدِّرها لِوَقْتها، فَيَفْعَلُها العَبدُ باختيارِهِ فيعاقِبُهُ اللّه ُ عَلَيْها، لِأنَّهُ قَد نَهاهُ عنها فلم يَنْتَهِ .
امام على عليه السلام :كارها بر سه گونه است: واجبات و فضايل و معاصى. امّا واجبات، با فرمان خدا و خواست و رضايت و علم و تقدير اوست ؛ بنده آنها را به كار مى بندد و بدين وسيله از [عذاب] خدا مى رهد. و امّا فضايل، با فرمان خدا نيستند، ولى خواسته و رضايت و علم و تقدير او مى باشند، بنده آنها را به كار مى بندد و بدين وسيله پاداش مى گيرد. امّا معاصى، نه با فرمان خدايند و نه به خواست او، و نه به رضايت او، بلكه به علم او و به قَدَر اوست كه آن را براى وقتش مقدّر مى سازد. پس بنده آنها را به اختيار خودش انجام مى دهد و خداوند او را به دليل ارتكابشان كيفر مى دهد ؛ چرا كه وى را از آن كار باز داشته است اما او باز نايستاده است .
عنه عليه السلام :الأعْمالُ على ثلاثةِ أحْوالٍ : فَرائضُ و فَضائلُ و مَعاصٍ ، فأمّا الفرائضُ فبِأمْرِ اللّه ِ و بِرِضى اللّه ِ و بِقَضاءِ اللّه ِ و تَقديرِهِ و مَشيئتِهِ و عِلْمِهِ عزّ و جلّ. و أمّا الفَضائلُ فليسَتْ بأمْرِ اللّه ِ، و لكنْ بِرِضى اللّه ِ و بِقَضاءِ اللّه ِ و بمَشيئَةِ اللّه ِ و بِعِلْمِ اللّه ِ عزّ و جلّ. و أمّا المَعاصي فليسَتْ بأمرِ اللّه ِ ،و لكنْ بِقَضاءِ اللّه ِ و بِقَدَرِ اللّه ِ و بِمشيئَتهِ و عِلْمِهِ ، ثُمّ يُعاقِبُ علَيها .
امام على عليه السلام :اعمال بر سه دسته اند: فرايض و فضايل و معاصى. امّا فرايض، با فرمان خداوند عزّ و جلّ و به رضايت و قضا و قدر و مشيّت و علم اويند؛ فضايل با فرمان خداوند عزّ و جلّ نيستند، بلكه به رضايت و قضا و مشيّت و علم او مى باشند؛ امّا گناهان، با فرمان خدا نيستند بلكه به قضا و قدر و خواست و علم خدا هستند و بر آنها كيفر مى دهد.
عنه عليه السلام :إنّ اللّه سُبحانَهُ أمَرَ عِبادَهُ تَخْييرا ، و نَهاهُمْ تَحْذيرا، و كَلّفَ يَسيرا و لَم يُكَلِّفْ عَسيرا، و أعطى على القليلِ كثيرا ، و لَم يُعْصَ مَغْلوبا ، و لَم يُطَعْ مُكرَها ، و لَم يُرْسلِ الأنبياءَ لَعِبا .
امام على عليه السلام :همانا خداوند سبحان بندگان خود را فرمان داده است در حالى كه مختارند و آنان را نهى كرده است از روى هشدار. تكليف آسان داده است و نه دشوار، و در برابر اندك، پاداشِ بسيار عطا فرموده است. نافرمانى از او به معناى ناتوانى او نيست و كسى را به اطاعت خود مجبور نكرده است و پيامبران را از سر بازى و سرگرمى نفرستاده است.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ في كِتابهِ للأشتَر حينَ ولاَّهُ مِصرَ ـ : إيّاك و مُساماةَ اللّه ِ في عظَمتِهِ،و التّشَبُّهَ بهِ في جَبَروتِهِ ، فإنَّ اللّه َ يُذِلُّ كُلَّ جبّارٍ ، و يُهينُ كلَّ مُختالٍ .
امام على عليه السلام ـ در عهد نامه خود به مالك اشتر ـ نوشت : مبادا در عظمت خداوند با او همچشمى كنى، و در جبروت او به وى همانندى جويى، كه خداوند هر جبّارى را به خاك مذلّت مى نشاند و هر متكبّرى را خوار مى سازد.
عنه عليه السلام :يا عقيلُ ، أ تَئنُّ مِن حديدةٍ أحْماها إنْسانُها لِلَعِبِهِ ، و تَجرُّني إلى نارٍ سَجَّرها جبّارُها لِغَضَبِهِ؟! أ تئِنُّ مِن الأذى و لا أئنُّ مِن لَظى ؟ !
امام على عليه السلام :اى عقيل! از آهنى كه انسانى آن را به بازيچه سرخ كرده است مى نالى و مرا به سوى آتشى كه خداى جبّار به خشم خود افروخته است مى كشانى؟! تو از اين رنج مى نالى و من از زبانه آتش [دوزخ ]ننالم؟!
امام على عليه السلام :عمل انسان جبّار منش، پاكيزه و بالنده نيست.