كنز العمّال عن عبد اللّه  بن عمرو : إنّ رجُلاً أتى النَّبيَّ صلى  الله  عليه  و  آله يَومَ حُنينٍ و هُو يَقْسِمُ تِبْرا فقالَ : يا محمّدُ، اعْدِلْ ! فقالَ : وَيْحَكَ ! مَن يَعْدِلُ إذا لَم أعْدِلْ ؟! ـ أو عِندَ مَن يُلْتَمَسُ العَدلُ بَعدي ؟ ! ـ ثُمّ قالَ : يُوشِكُ أنْ يأتيَ قَومٌ مِثلُ هذا يَسألونَ كِتابَ  اللّه ِ و هُم أعْداؤهُ، يَقْرَؤونَ كِتابَ  اللّه  و لا يَحُلُّ 
 حَناجِرَهُم، مُحَلَّقَةً رؤوسُهُم ، فإذا خَرَجوا فاضْرِبوا رِقابَهُم .
		        
        
            كنز العمّال   ـ  به نقل از عبد اللّه  بن عمرو  ـ  :  پيامبر خدا صلى  الله  عليه  و  آله در روز جنگ حنين شمشهاى طلا را تقسيم مى كرد ؛ مردى از راه رسيد و گفت: اى محمّد ! عادل باش ! پيامبر فرمود : واى بر تو ! اگر من عادل نباشم چه كسى عادل است ؟ ـ يا فرمود : پس از من عدالت را نزد چه كسى خواهيد يافت ؟ ـ . آن گاه فرمود : زودا كه مردمى چون اين بيايند كه خواهان كتاب خدا باشند در حالى كه دشمن آنند ، كتاب خدا را مى خوانند اما از حنجره هاى آنان فراتر نمى رود، سرهاى تراشيده دارند ؛ هر گاه اينان 
 سر بر داشتند گردنشان را بزنيد .