امام على عليه السلام : خوبى كردن، بهترينِ دو گنج است.
امام على عليه السلام : برترين گنج ها، احسانى است كه به مردمان آزاده شود و دانشى است كه نيكان بياموزند.
امام على عليه السلام : بر شما باد نيكوكارى، كه آن نيكو توشه اى براى معاد است.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : عَوِّدْ نَفسَكَ الجَميلَ ؛ فإنَّهُ يُجمِلُ عَنكَ الاُحدُوثَةَ ، و يُجزِلُ لَكَ المَثوبَةَ .
امام على عليه السلام : خويشتن را به نيكوكارى عادت بده؛ زيرا هم نام نيك براى تو به ارمغان مى آورد و هم پاداش تو را [نزد خدا] زياد مى گرداند.
امام على عليه السلام : هر كه با مردم خوش رفتار باشد، مردم نيز پاداش رفتار او را به نيكى دهند.
امام على عليه السلام : هر كه خوبيهايش بسيار باشد، مردم بر برترى او همداستان شوند.
امام على عليه السلام : هر كه نيكو كاريش بسيار باشد، ياران و آشنايانش زياد گردند.
امام على عليه السلام : آدم نيكوكار، عادتش [نزد خدا و خلق] ستوده است.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : ابذُلْ مَعروفَكَ لِلنّاسِ كافَّةً ؛ فإنَّ فَضيلَةَ فِعلِ المَعروفِ لا يَعدِلُها عِندَ اللّه ِ سُبحانَهُ شَيءٌ .
امام على عليه السلام : به همه مردم خوبى كن؛ زيرا نزد خداوند سبحان هيچ چيز به اندازه خوبى كردن، ارزش ندارد.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ مِن وَصِيَّتِهِ لِمَن يَستَعمِلُهُ عَلَى الصَّدَقاتِ ـ : ثُمَّ احدُرْ .
إلَينا ما اجتَمَعَ عِندَكَ نُصَيِّرْهُ حَيثُ أمَرَ اللّه ُ بِهِ ، فإذا أخَذَها أمينُكَ فأوعِزْ إلَيهِ ألاّ يَحولَ بَينَ ناقَةٍ و بَينَ فَصيلِها .
، و لا يَمْصُر .
لَبَنَها فيَضُرَّ ذلكَ بِوَلَدِها، و لا يَجهَدَنَّها رُكوبا ، و لْيَعدِلْ بَينَ صَواحِباتِها في ذلكَ و بَينَها ، و لْيُرَفِّهْ عَلَى اللاغِبِ .
و لْيَسْتَأْنِ .
بالنَّقِبِ .
و الظّالِعِ .
، و لْيُورِدْها ما تَمُرُّ بِهِ مِنَ الغُدُرِ .
،
و لا يَعدِلْ بِها عَن نَبتِ الأرضِ إلى جَوادِّ الطُرُقِ .
، و لْيُرَوِّحْها في السّاعاتِ ، و لْيُمهِلْها عِندَ النِّطافِ .
و الأعشابِ ، حتّى تَأتيَنا بإذنِ اللّه ِ بُدَّنا .
مُنْقِياتٍ .
غَيرَ مُتعَباتٍ و لا مَجهُوداتٍ .
.
امام على عليه السلام ـ در توصيه به مأمور جمع آورى زكات ـ نوشت : اموالى را كه از زكات نزد تو گرد آمده است، براى ما بفرست تا آنها را در مواردى كه خداوند دستور داده به مصرف رسانيم. وقتى چارپايان را به امين خود سپردى، به او گوشزد كن كه ميان شتر و كرّه اش جدايى نيفكند و همه شيرشان را ندوشد به طورى كه به بچّه آنها آسيب رسد. از آنها زياد سوارى نگيرد و خسته شان نكند و در سوارى گرفتن از آنها عدالت را رعايت كند و چارپاى خسته و مانده را استراحت دهد و با چارپايى كه سُمش آسيب ديده و از راه مانده است، مدارا كند و به هر آبگيرى كه مى رسد آنها را آب دهد و از زمينهاى سرسبز و علفزار به جاده هاى خشك و خالى نراند و هر از چند گاهى آنها را استراحت دهد و در جاهايى كه آب و علف دارد، به آنها فرصتى دهد [كه آب بياشامند و بچرند]، تا به اذن خداوند با تنى فربه و چاق و نا خسته و نا رنجور به دست ما رسند.