عنه عليه السلام : أينَ الّذينَ عُمِّروا فنَعِموا ، و عُلِّموا ففَهِموا ، و اُنظِروا فلَهَوا ، و سُلِّموا فنَسُوا ، اُمهِلوا طَويلاً ، و مُنِحوا جَميلاً ؟ ! .
امام على عليه السلام : كجايند كسانى كه عمر بسيار كردند و در ناز و نعمت زيستند و علم آموخته شدند و فهم و دانايى يافتند و مهلت داده شدند و به غفلت گذراندند و سلامتى داده شدند و فراموش كردند!؟ مهلت زيادى به آنها داده شد و احسان و نيكويى ديدند؟
عنه عليه السلام ـ في صِفَةِ المَأخوذينَ عَلى الغِرَّةِ عِندَ المَوتِ ـ : ثُمَّ ازدادَ المَوتُ فيهِم وُلوجا ، فَحِيلَ بَينَ أحَدِهِم و بَينَ مَنطِقِهِ ، و إنَّهُ لَبَينَ أهلِهِ يَنظُرُ بِبَصَرِهِ و يَسمَعُ بِاُذُنِهِ ، عَلى صِحَّةٍ مِن عَقلِهِ و بَقاءٍ مِن لُبِّهِ ، يُفَكِّرُ فيمَ أفنى عُمرَهُ ، و فيمَ أذهَبَ دَهرَهُ ! .
امام على عليه السلام ـ در وصف كسانى كه غافلگير مرگ مى شوند ـ فرمود : آن گاه مرگ به پيكر آنان بيشتر و بيشتر نفوذ مى كند و شخص را از سخن گفتن مى اندازد، در حالى كه ميان اعضاى خانواده خويش است و با چشمانش [آنان را] مى بيند و با گوشش مى شنود و خِردش سالم و عقلش به جاست. به اين مى انديشد كه عمرش را در چه راهى صرف كرده و روزگارش را چگونه به سر برده است!
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : بَقِيَّةُ عُمرِ المُؤمِنِ لا قيمَةَ لَها ، يُدرِكُ بِها ما قَد فاتَ ، و يُحيي ما ماتَ .
امام على عليه السلام : باقيمانده عمر مؤمن، قيمت ناپذير است، به وسيله آن گذشته را جبران مى كند و آنچه را مُرده است زنده مى گرداند.
امام على عليه السلام : ارزش باقيمانده عمر خويش را نداند، مگر پيامبر يا صدّيق.
امام على عليه السلام : چيزى گرانبهاتر از كبريت احمر نيست، مگر باقيمانده عمر مؤمن.
امام على عليه السلام : عمر تو مهريه خوشبختى توست به شرط اين كه آن را در راه طاعت پروردگارت بگذرانى.
امام على عليه السلام : نَفَسهاى تو، اجزاى عمر توست. پس آنها را جز در طاعتى كه تو را به خدا نزديك مى سازد صرف نكن.
امام على عليه السلام : اوقات تو اجزاى عمر توست؛ پس، هيچ وقتى از اوقات خود را جز در آنچه موجب رستگارى تو مى شود، به پايان مبر.
امام على عليه السلام : عمرت را از صرف كردن در راهى جز عبادت و طاعات، حفظ كن.
امام على عليه السلام : مدّت عمرى كه خداوند در آن عذر آدمى را مى پذيرد، شصت سال است.