عنه عليه السلام ـ في كِتابهِ إلى مُحمّدِ بنِ أبي بَكْرٍ ـ : و إنْ تَكُنْ لَهُمْ حاجَةٌ يُواسِ بَيْنَهُمْ في مَجْلِسِهِ و وَجْهِهِ ، لِيَكُونَ القَريبُ و البَعيدُ عِنْدَهُ على سَواءٍ .
امام على عليه السلام ـ در نامه اى به محمّد بن ابى بكر ـ نوشت : اگر مردم كارى داشتند [و براى آن نزد والى آمدند، والى بايد] در نشستن و نگاه كردن خود ميان آنها تفاوتى ننهد، تا آشنا و بيگانه نزد او يكسان باشند.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام :حَقٌّ على الإمامِ أنْ يَحْكُمَ بما أنْزَلَ اللّه ُ و أنْ يُؤدّيَ الأمانةَ ، فإذا فَعَلَ فَحَقٌّ علَى النّاسِ أنْ يَسْمَعوا لَهُ و أنْ يُطيعوا و أنْ يُجيبوا إذا دُعوا .
امام على عليه السلام :امام وظيفه دارد بر طبق آنچه خدا نازل كرده است حكومت كند و امانت را ادا نمايد. چون چنين كند مردم وظيفه دارند سخنش را بشنوند، فرمانش را ببرند و هرگاه آنان را فرا خواند، اجابت كنند.
عنه عليه السلام :أمّا بَعْدُ ، فإنَّ حَقّا عَلَى الوالي أَلاّ يُغَيِّرَهُ على رَعِيَّتِهِ فَضْلٌ نالَهُ ، و لا طَوْلٌ خُصَّ بِهِ ، و أنْ يَزيدَهُ ما قَسَمَ اللّه ُ لَهُ مِنْ نِعَمِهِ دُنُوّا مِنْ عِبادِهِ ، و عَطْفا على إخْوانِهِ.
ألاَ و إنَّ لَكُمْ عِندي ألاّ أحْتَجِزَ دُونَكُمْ سِرّا إلاّ في حَرْبٍ ، و لا أطْويَ دُونَكُمْ أمْرا إلاّ في حُكْمٍ ، و لا اُؤخِّرَ لَكُمْ حَقّا عَنْ مَحِلِّهِ ، و لا أقِفَ بِهِ دُونَ مَقْطَعِهِ ، و أنْ تَكونوا عِندي في الحَقِّ سَواءً ، فإذا فَعَلْتُ ذلكَ وَجَبَتْ للّه ِ عَلَيْكُمُ النِّعْمَةُ و لي عَلَيْكُمُ الطّاعةُ .
امام على عليه السلام :اما بعد، وظيفه حكمران است كه اگر به زيادتى رسيد يا به نعمتى مخصوص گشت موجب تغيير حال و دگرگونى رفتار او بر رعيتش نشود و نعمتهايى كه خدا نصيبش كرده بر نزديكى او به بندگان خدا و مهربانى او به برادرانش بيفزايد.
بدانيد حقّ شماست بر من كه رازى را از شما نپوشانم مگر در جنگ، و بدون رايزنى با شما كارى را نكنم مگر در قضاوت، و در اداى حقّ شما تأخير نكنم (حقوق و عطاياى شما را به موقع بپردازم) و در رساندن آن درنگ نكنم و همه شما را در حق يكسان بدانم. پس، هرگاه چنين كردم، خداوند بر شما حقّ نعمت خواهد داشت و من بر شما حقّ اطاعت.
عنه عليه السلام :فَقَدْ جَعَلَ اللّه ُ سُبحانَهُ لِي عَلَيْكُمْ حَقّا بِوَلايةِ أمْرِكُمْ، و لَكُمْ عَلَيَّ مِنَ الحَقِّ مِثْلُ الّذي لي عَلَيْكُمْ .
امام على عليه السلام :البته خداوند به سبب زمامدارى بر شما براى من حقّى بر شما قرار داد و حقّى هم براى شما بر من، همانند حقّى كه من بر شما دارم.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام :و قَدْ عَلِمْتُمْ أنَّهُ لا يَنبغي أنْ يَكونَ علَى الفُروجِ و الدِّماءِ و المَغانِمِ و الأحْكامِ و إمامةِ المُسلِمينَ : البَخيلُ فَتَكُونَ في أموالهِمْ نُهْمَتُهُ ، و لا الجاهلُ فَيُضِلَّهُمْ بِجَهْلِهِ، و لا الجافي فَيَقْطَعَهُمْ بِجَفائهِ ، و لا الحائفُ (الجائف) للدُّولِ فَيَتَّخِذَ قوما دُونَ قومٍ ، و لا المُرْتَشي في الحُكْمِ فَيَذْهَبَ بالحُقوقِ و يَقِفَ بها دُونَ المَقاطِعِ ، و لا المُعَطِّلُ للسُّنّةِ فَيُهْلِكَ الاُمَّةَ .
امام على عليه السلام :دانستيد كه نبايد مسؤوليت نواميس، جانها، غنايم، احكام و پيشوايى مسلمانان را به دست بخيل سپرد تا كه بر اموال آنان حريص گردد و نه به دست نادان كه با نادانى خود ايشان را گمراه كند و نه به دست جفاكار كه بر اثر جفا و بى وفايى اش از آنان ببُرد و نه به دست بى عدالت در تقسيم مالها تا به مردمى ببخشد و مردمى را محروم سازد و نه به دست كسى كه در حكم كردن رشوه ستانَد تا حقوق مردم را پايمال كند و در رساندن حق به صاحبانش كوتاهى ورزد و نه به دست كسى كه فروگذار سنّت است تا امّت را به نابودى كشاند.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام :إنّ شَرَّ النّاسِ عِنْدَ اللّه ِ إمامٌ جائرٌ ضَلَّ و ضُلَّ بِهِ ، فأماتَ سُنَّةً مأخُوذَةً و أحيا بِدْعةً مَتْروكَةً ، و إنّي سَمِعْتُ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يقولُ : يُؤتى يومَ القِيامَةِ بالإمامِ الجائرِ و لَيسَ مَعَهُ نَصيرٌ و لا عاذِرٌ ، فيُلقى في نارِ جَهَنَّمَ ، فَيَدُورُ فيها كما تَدورُ الرَّحى ، ثُمَّ يُرْتَبَطُ في قَعْرِها .
امام على عليه السلام :بدترينِ مردم نزد خداوند پيشواى ستمگرى است كه هم خود گمراه است و هم سبب گمراهى است؛ زيرا سنّت معمول را مى ميراند و بدعت متروك را زنده مى كند. شنيدم پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مى فرمود: در روز قيامت پيشواى ستمگر آورده مى شود بى آن كه پشتيبان و عذرخواهى داشته باشد. پس، در آتش دوزخ افكنده مى شود و همچون سنگ آسيا در دوزخ به چرخش در مى آيد، سپس در قعر آن به بند كشيده مى شود.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام :احْذَروا على دِينِكُمْ ثَلاثةً: رَجُلٌ آتاهُ اللّه ُ القرآنَ ، و رَجُلٌ آتاهُ اللّه ُ سُلطانا فقالَ : مَنْ أطاعَني فَقَدْ أطاعَ اللّه َ، و مَنْ عَصاني فَقَدْ عَصَى اللّه َ ! و قَد كَذَبَ ، لا يَكونُ لِمَخْلوقٍ خَشْيَةٌ دُونَ الخالِقِ .
امام على عليه السلام :از سه كس بر دينِ خود بترسيد: مردى كه خداوند [ قرائت و فهم ]قرآن را به او داده است و مردى كه خداوند قدرت در اختيارش نهاده است و بگويد: هر كه مرا اطاعت كند خدا را اطاعت كرده است و هر كه مرا نافرمانى كند خدا را نافرمانى كرده است! او دروغ مى گويد. هيچ آفريده اى، جز از آفريدگار نبايد ترسى داشته باشد.
عنه عليه السلام :احْذَروا على دِينِكُمْ ثَلاثةً : ··· و رَجُلاً آتاهُ اللّه ُ عزّ و جلّ سُلطانا فَزَعَمَ أنَّ طاعَتَهُ طاعةُ اللّه ِ ، و مَعْصيتَهُ مَعْصيةُ اللّه ِ، و كَذَبَ ، لِأَنـهُ لا طاعةَ لِمَخْلوقٍ في مَعْصيةِ الخالِقِ ··· إنّما الطّاعةُ للّه ِ و لِرَسولِهِ و لِوُلاةِ الأمْرِ ، و إنّما أَمَرَ اللّه ُ عزّ و جلّ بطاعةِ الرَّسولِ لأنَّهُ مَعْصومٌ .
امام على عليه السلام :نسبت به دين خود از سه كس برحذر باشيد : ··· و مردى كه خداوند عزّ و جلّ به او قدرت (حكومت) داده است و او بگويد كه اطاعت از او، اطاعت از خداست و نافرمانى از او نافرمانى از خداست. او دروغ مى گويد؛ زيرا از فرمان هيچ آفريده اى كه بر خلاف فرمان آفريدگار باشد نبايد اطاعت كرد··· فقط بايد از خدا و پيامبرش و اولو الامر اطاعت كرد و خداوند عزّ و جلّ به اطاعت كردن از پيامبر فرمان داده، چون او معصوم است.
عنه عليه السلام :بَعَثَ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله جَيْشا و أمَّرَ عَلَيْهِمْ رَجُلاً و أمَرَهُمْ أنْ يَسْتَمِعوا لَهُ و يُطيعوا ، فأجَّجَ نارا و أمَرَهُمْ أنْ يَقْتَحِموا فيها ، فأبى قومٌ أنْ يَدْخُلوها و قالوا : إنّا فَرَرْنا مِنَ النّار. و أرادَ قومٌ أنْ يَدْخُلوها ، فَبَلَغَ ذلكَ النّبيَّ صلى الله عليه و آله فقالَ : لو دَخَلوها لَم يَزالوا فيها ، و قالَ : لا طاعةَ في مَعْصيةِ اللّه ِ ، إنّما الطّاعةُ في المَعْروفِ .
امام على عليه السلام :پيامبر صلى الله عليه و آله سپاهى را گسيل داشت و مردى را فرمانده آنان كرد و به سپاهيان فرمود تا دستورهاى او را بشنوند و اطاعت كنند . او آتشى بيفروخت و به سپاهيان دستور داد خود را در آن بيندازند. گروهى از ورود به آتش سر باز زده گفتند: ما از آتش گريخته ايم و گروهى تصميم گرفتند وارد آتش شوند. اين خبر به پيامبر صلى الله عليه و آله رسيد، فرمود: اگر به ميان آتش مى رفتند براى هميشه در آتش بودند. آن گاه فرمود: در معصيت خدا نبايد از كسى اطاعت كرد بلكه فقط در خوبيها بايد فرمان برد.