امام على عليه السلام : بزرگترين حماقت، اغراق در ستايش و نكوهش است.
امام على عليه السلام : ثناگويى زياد، چاپلوسى اى است كه خودپسندى مى آورد و به غرور و كبر نزديك مى گرداند.
عنه عليه السلام : اِحتَرِسُوا مِن سَورَةِ الإطراءِ .
و المَدحِ؛ فإنّ لَهُما رِيحا خَبيثَةً في القَلبِ .
امام على عليه السلام : خود را از تندى مدح و ستايش نگه داريد؛ زيرا كه مدح و ستايش در دل باد گندى [از كبر و غرور ]ايجاد مى كنند.
امام على عليه السلام : ستايش مبالغه آميز [در ممدوح ]خودپسندى پديد مى آورد و به فريب (غفلت) مى كشاند.
امام على عليه السلام : دوست داشتن مدح و ستايشِ اغراق آميز، از محكم ترين فرصت ها (دام ها)ى شيطان است.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ و قد أجابَهُ رجُلٌ مِن أصحابِهِ بكلامٍ طويلٍ يُكثِرُ فيهِ الثّناءَ علَيهِ ، و يَذكُرُ سَمعَهُ و طاعَتَهُ لَهُ ـ : إنّ مِن حَقِّ مَن عَظُمَ جَلالُ اللّه ِ سبحانَهُ في نَفسِهِ و جَلَّ مَوضِعُهُ مِن قَلبِهِ أن يَصغُرَ عِندَهُ ـ لعِظَمِ ذلكَ ـ كُلُّ ما سِواهُ ···
و إنّ مِن أسخَفِ حالاتِ الوُلاةِ عِندَ صالحِ النّاسِ أن يُظَنَّ بِهِم حُبُّ الفَخرِ ، و يُوضَعَ أمرُهُم علَى الكِبرِ ، و قَد كَرِهتُ أن يكونَ جالَ في ظنِّكُم أنّي اُحِبُّ الإطراءَ و استِماعَ الثَّناءِ ، و لَستُ ـ بحَمدِ اللّه ِ ـ كذلكَ . و لَو كُنتُ اُحِبُّ أن يقالَ ذلكَ لَتَرَكتُهُ انحِطاطا للّه ِ سبحانَهُ عن تَناوُلِ ما هُو أحَقُّ بهِ مِن العَظَمَةِ و الكِبرياءِ ، و رُبَّما استَحلى النّاسُ الثَّناءَ بَعدَ البَلاءِ ، فلا تُثنوا علَيَّ
بجَميلِ ثَناءٍ لإخراجي نَفسي إلَى اللّه ِ سبحانَهُ و إلَيكُم مِن التَّقيَّةِ (البَقيَّةِ) في حُقوقٍ لَم أفرُغْ مِن أدائها و فَرائضَ لا بُدَّ مِن إمضائها، فلا تُكَلِّموني بما تُكَلَّمُ بهِ الجَبابِرَةُ ، و لا تَتَحَفَّظوا مِنّي بما يُتَحَفَّظُ بهِ عِندَ أهلِ البادِرَةِ ، و لا تُخالِطوني بالمُصانَعَةِ .
امام على عليه السلام ـ در پاسخ يكى از اصحاب خود كه طى سخنان مفصّلِ ستايش آميزى به حضرت پاسخ مثبت داد و حرف شنوى و اطاعت خود از ايشان را اعلام كرد ـ فرمود : كسى كه جلال و شكوه خداوند سبحان در جانش بزرگ باشد و مقام او در دلش با عظمت، موظّف است كه ـ به خاطر عظمت خدا ـ هر چيزى جز او در نظرش كوچك آيد··· از پست ترين حالات زمام داران در نزد مردمِ درستكار و شايسته اين است كه گمان شود شيفته خود ستايى هستند و كردارشان به كبر تعبير شود. خوش ندارم حتى در ذهن شما بگذرد كه من ستايش اغراق آميز و شنيدن مدح و ثنا را دوست دارم. من ـ بحمد اللّه ـ چنين نيستم. و اگر هم [به فرض] دوست مى داشتم كه مرا مدح و ثنا گويند، اين ميل را به خاطر خضوع در برابر خداوند پاك كه به عظمت و كبريايى زيبنده تر است، رها مى كردم. ممكن است مردم مدح و ستايش را پس از تحمل رنج و مشقّت [در كارى ]شيرين بيابند. اما شما مرا مدح و ثنا نگوييد؛ زيرا [اين كه مى بينيد خود را به رنج و سختى مى افكنم براى اين است كه ]مى خواهم خود را از مسؤوليت حقوقى كه از جانب خدا و شما بر گردنم هست خارج سازم؛ حقوقى كه هنوز از انجام آنها فراغت نيافته ام و واجبات و وظايفى كه بايد به جا آورم. پس آن گونه كه با زمام داران گردن كش سخن مى گويند، با من سخن مگوييد و محافظه كارى هايى كه در حضور فرمانروايان عصبانى مى شود در حضور من به جا نياوريد و با ظاهرسازى و تملّق با من رفتار ننماييد.
عنه عليه السلام ـ لَمّا مَدَحَهُ قَومٌ في وَجهِهِ ـ : اللّهُمّ إنّكَ أعلَمُ بي مِن نَفسي ، و أنا أعلَمُ بنَفسي مِنهُم . اللّهُمّ اجعَلْنا خَيرا مِمّا يَظُنّونَ ، و اغفِرْ لَنا ما لا يَعلَمونَ .
امام على عليه السلام ـ هنگامى كه عده اى در حضور امام او را ستودند ـ گفت : خدايا! تو مرا بهتر از خودم مى شناسى و من خود را بهتر از آنان مى شناسم. خدايا! ما را بهتر از آن چيزى قرار ده كه آنان گمان مى كنند و آنچه را هم كه درباره ما نمى دانند بر ما ببخشاى.
عنه عليه السلام ـ في صِفَةِ المُتَّقينَ ـ : إذا زُكِّيَ أحَدٌ مِنهُم خافَ مِمّا يُقالُ لَهُ ، فيقولُ : أنا أعلَمُ بنَفسي مِن غَيري ، و رَبّي أعلَمُ بي مِنّي بنَفسي ! اللّهُمّ لا تُؤاخِذْني بما يَقولونَ ، و اجعَلْني أفضَلَ مِمّا يَظُنّونَ ، و اغفِرْ لي ما لا يَعلمونَ .
امام على عليه السلام ـ در وصف پرهيزگاران ـ فرمود : هرگاه فردى از آنان به پاكى ستوده شود، از آنچه درباره اش مى گويند هراسان مى شود و مى گويد: من خود را بهتر از هر كس مى شناسم و پروردگارم مرا بهتر از خودم مى شناسد! بار خدايا! آنچه مى گويند بر من مگير و مرا برتر از آنچه مى پندارند قرار ده و آنچه را [از گناهان من] نمى دانند، بر من ببخشاى و بيامرز.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : إيّاكَ أن تُثنيَ على أحدٍ بما لَيسَ فيهِ ؛ فإنّ فِعلَهُ يَصدُقُ عن وَصفِهِ و يُكذِّبُكَ .
امام على عليه السلام : مبادا كسى را به صفتى كه در او نيست، بستايى؛ زيرا كردارِ او، صفتِ او را چنان كه هست نشان مى دهد و دروغ تو را آشكار مى سازد.
امام على عليه السلام : كسى كه ديگرى را به آنچه ندارد بستايد [در واقع] او را مسخره مى كند.