احادیث امیرالمؤمنین علی علیه السلام

امام على عليه السلام ـ در بازگشت از صفين چون به گورستان رسيد ـ فرمود : اى ساكنان خانه هاى تنهايى و جايگاه هاى خشك و خالى و گورهاى ظلمانى! اى خاك نشينان! اى ساكنان ديار غربت! اى تنهايان! اى آنان كه در تنهايى به سر مى بريد! شما پيشروان ماييد و پيش از ما رفتيد و ما دنباله رو شما هستيم و به شما خواهيم پيوست. [بدانيد كه ]خانه ها[يتان ]مسكن [ديگران] شده و زن ها[يتان] به شوهر رفته اند و اموال و دارايى ها[ى شما ]تقسيم گشته است. اين خبرى است كه ما داريم. شما چه خبر داريد؟ حضرت سپس به طرف اصحاب خود برگشت و فرمود : بدانيد كه اگر اجازه سخن گفتن داشتند، بى گمان به شما خبر مى دادند كه :بهترين توشه تقواست.

امام على عليه السلام : واى از كمبود توشه و درازى راه و دورى سفر و عظمت جايى كه وارد مى شويم!

امام على عليه السلام ـ در پاسخ به اين سؤال كه آماده شدن براى مرگ به چيست؟ ـ فرمود : به جاى آوردن واجبات و دورى كردن از حرام ها و داشتن خوى هاى نيك. با رعايت اين امور، ديگر آدمى را چه باك كه او به سراغ مرگ رود يا مرگ به سراغش آيد. سوگند به خدا، كه پسر ابى طالب را باكى نيست كه خود به سراغ مرگ رود يا مرگ به سراغ او آيد.

امام على عليه السلام : آماده شدن براى مرگ، در حقيقت، دورى كردن از حرام و گشودن دست احسان و نيكى است.

امام على عليه السلام ـ به حارث همْدانى ـ فرمود : مرگ و پس از مرگ را فراوان ياد كن و هرگز آرزوى مرگ مكن، مگر با شرطى استوار.

صفحه اختصاصي حديث و آيات الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ في صِفَةِ المَأخوذِينَ علَى الغِرَّةِ ـ : اجتَمَعَت علَيهِم سَكرَةُ المَوتِ و حَسرَةُ الفَوتِ ، ففَتَرَت لها أطرافُهُم ، و تَغيَّرَت لها ألوانُهُم
ثُمَّ ازدادَ المَوتُ فيهِم وُلوجا ، فحِيلَ بينَ أحَدِهِم و بينَ مَنطِقِهِ ، و إنّهُ لَبَينَ أهلِهِ يَنظُرُ ببَصَرِهِ و يَسمَعُ باُذُنهِ على صِحَّةٍ مِن عَقلِهِ و بَقاءٍ من لُبِّهِ ، يُفَكِّرُ فيمَ أفنى عُمرَهُ ، و فيمَ أذهَبَ دَهرَهُ ! و يَتَذكَّرُ أموالاً جَمَعَها، أغمَضَ في مطالِبِها، و أخَذَها مِن مُصَرَّحاتِها و مُشتَبِهاتِها، قد لَزِمَتهُ تَبِعاتُ جَمعِها، و أشرَفَ على فِراقِها ، تَبقى لمَن وراءَهُ يَنعَمُونَ فيها، و يَتَمتَّعونَ بها ، فيكونُ المَهْنأُ لغَيرِهِ و العِب ءُ على ظَهرِهِ ، و المَرءُ قد غَلِقَت (عَلِقَت) رُهُونُهُ بِها ، فهُو يَعَضُّ يدَهُ نَدامَةً على ما أصحَرَ لَهُ عِندَ المَوتِ مِن أمرِهِ ، و يَزهَدُ فيما كانَ يَرغَبُ فيهِ أيّامَ عُمُرِهِ ، و يَتَمنّى أنَّ الّذي كانَ يَغبِطُهُ بها و يَحسُدُهُ علَيها قد حازَها دُونَهُ !
فلَم يَزَلِ المَوتُ يُبالِغُ في جَسَدِهِ حتّى خالَطَ لِسانُهُ سَمعَهُ ، فصارَ بينَ أهلِهِ لا يَنطِقُ بلِسانِهِ ، و لا يَسمَعُ بسَمعِهِ ، يُرَدِّدُ طَرفَهُ بالنَّظَرِ في وُجوهِهِم ، يَرى حَرَكاتِ ألسِنَتِهِم ، و لا يَسمَعُ رَجعَ كلامِهِم
ثُمَّ ازدادَ (زادَ) المَوتُ التِياطا بهِ ، فقُبِضَ بَصَرُهُ كما قُبِضَ سَمعُهُ ، و خَرَجَتِ الرُّوحُ مِن جَسَدِهِ ، فصارَ جِيفَةً بينَ أهلِهِ ··· .
حديث

امام على عليه السلام ـ در وصف غافلگير شدگان مرگ ـ فرمود : سكرات مرگ و حسرت از دست دادن همه چيز در وجود آنها جمع مى شود و دست و پاهايشان به سستى مى گرايد و رنگ هايشان بر مى گردد. سپس، مرگ به وجود آنان بيشتر نفوذ مى كند و هر يك از آنان را از سخن مى اندازد، او در ميان اعضاى خانواده اش با چشم خود مى بيند و با گوشش مى شنود و خردش صحيح و سالم است و عقلش به جاست و به اين مى انديشد كه عمرش را در چه راه صرف كرده و روزگارش را چگونه گذرانده است! و به ياد مى آورد اموالى را كه گرد آورده و در به دست آوردن آنها چشمش را بر هم نهاده [و به حلال و حرام توجّه نكرده] و از موارد آشكار و شبهه ناك بر گرفته است و تبعات و گناهانِ گردآورىِ آنها دامنگيرش شده و اينك در آستانه جدا شدن از آنهاست و اين اموال براى بازماندگانش باقى مى ماند كه با آنها متنعّم مى شوند و خوشگذرانى مى كنند و بدين ترتيب، براى ديگران ثروتى باد آورده است و بار گناهش بر دوش او. و تار و پود وجودش به اين اموال بسته شده است. پس، به سبب آنچه هنگام مرگ برايش آشكار شده، پشيمان گشته دست به دندان مى گزد و به آنچه در ايّام زندگانيش رغبت داشته، بى ميل مى شود و آرزو مى كند كه اى كاش آن كس كه حسرت او را مى خورد و به سبب اين اموال بر او حسادت مى ورزيد، آنها را گرد آورده بود، نه او!
پس، مرگ همچنان در پيكر او پيش رود تا اينكه گوش او نيز همچون زبانش از كار بيفتد و در ميان اعضاى خانواده خويش افتد در حالى كه نه با زبانش سخنى گويد و نه با گوشش بشنود. [فقط] نگاهش را بر چهره هاى آنان مى گرداند و حركات زبان هايشان را مى بيند، ولى سخن آنها را نمى شنود. آن گاه مرگ به او بيشتر مى چسبد و چشمش نيز همانند گوشش گرفته مى شود و روح از بدنش خارج مى گردد و در ميان افراد خانواده اش به مردارى تبديل مى شود··· .

امام على عليه السلام : مرگ را سختى هايى است دشوارتر از آنكه در وصف گنجد يا با خردهاى مردم جهان سنجيده شود.

امام على عليه السلام : اگر آنچه را كه مردگان شما ديده اند شما مى ديديد، بى گمان بى تاب و هراسان مى شديد و [سخن خدا را ]مى شنيديد و اطاعت مى كرديد. ليكن آنچه را آنها ديده اند از شما در پرده است و زودا كه اين پرده برافتد!

امام على عليه السلام : جان هايتان را مشتاق نعمت بهشت گردانيد، تا اينكه مرگ را دوست داشته باشيد و زنده ماندن را دشمن.

صفحه اختصاصي حديث و آيات الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ لمحمّدِ بنِ أبي بكرٍ لَمّا ولاّهُ مصرَ ـ : اِحذَروا يا عِبادَ اللّه ِ المَوتَ و سَكرَتَهُ ، و أعِدُّوا لَهُ عُدَّتَهُ ؛ فإنّهُ يَفجَؤكُم بأمرٍ عَظيمٍ ، بخَيرٍ لا يكونُ مَعهُ شَرٌّ أبدا ، أو بِشَرٍّ لا يكونُ مَعهُ خَيرٌ أبدا ··· إنّه ليسَ أحَدٌ مِن النّاسِ تُفارِقُ روحُهُ جَسَدَهُ حتّى يَعلَمَ أيَّ المَنزِلتَينِ يَصِلُ، إلَى الجَنّةِ أم إلَى النّارِ ، أ عَدُوٌّ هُو للّه ِ أم وَليٌّ (لَهُ) ؛ فإن كانَ وَليّا للّه ِ فُتِحَت لَهُ أبوابُ الجَنّةِ و شُرِعَت لَهُ طُرُقُها و رأى ما أعَدَّ اللّه ُ لَهُ فيها ، ففَرَغَ مِن كُلِّ شُغلٍ و وُضِعَ عَنهُ كُلُّ ثِقلٍ ، و إن كانَ عَدُوّا للّه ِ فُتِحت لَهُ أبوابُ النّارِ و شُرِعَت لَهُ طُرُقُها و نَظَرَ إلى ما أعَدَّ اللّه ُ لَهُ فيها ، فاستَقبَلَ كُلَّ مَكروهٍ و تَرَكَ كُلَّ سُرورٍ
كلُّ هذا يكونُ عندَ المَوتِ ، و عندَهُ يكونُ اليَقينُ ، قالَ اللّه ُ عَزَّ اسمُهُ : «الّذِينَ تَتَوَفّاهُمُ المَلائكةُ طَيِّبينَ يَقولونَ سَلامٌ علَيكُمُ ادْخُلوا الجَنّةَ بِما كُنتُم تَعْمَلونَ» .
حديث و يقولُ : «الّذِينَ تَتَوَفّاهُمُ المَلائكةُ ظالِمِي أنفُسِهِم فألْقَوا السَّلَمَ ما كُنّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ ···» .حديث ··· .حديث

امام على عليه السلام ـ هنگامى كه محمّد بن ابى بكر را به استاندارى مصر فرستاد ـ فرمود : اى بندگان خدا! از مرگ و سكرات آن بترسيد و ساز و برگ را فراهم آريد، كه مرگ با يكى از دو چيز بزرگ، ناگهان به سراغ شما مى آيد : يا با خيرى كه ابداً شرّى با آن نيست، يا با شرّى كه هرگز خيرى به همراه ندارد··· احدى از مردم نيست كه جانش از پيكرش جدا شود، جز اينكه مى داند به كدام يك از دو منزل مى رسد : به بهشت يا به دوزخ. پس، اگر دوست خدا باشد درهاى بهشت به رويش گشوده شود و راه هاى آن برايش باز گردد و آنچه را خدا برايش آماده ساخته است ببيند و از هر كارى آسوده گردد و هر بار سنگينى از دوش او برداشته شود . و چنانچه دشمن خدا باشد درهاى آتش به رويش گشوده شود و راه هاى آن برايش باز گردد و آنچه را خدا برايش مهيّا ساخته است مشاهده كند و با هر ناخوشايندى رو به رو گردد و هر شادى و سرورى را رها سازد. همه اين ها به هنگام مرگ اتفاق افتد و در همان وقت يقين [به يكى از دو راه ]پيدا شود. خداوند ـ عزّ اسمه ـ مى فرمايد : «آن كسانى كه پاكيزه زيسته اند وقتى كه فرشتگان جانشان را مى ستانند، به آنان مى گويند : درود بر شما! به سبب كارهايى كه مى كرديد به بهشت در آييد» نيز مى فرمايد : «آنان كه به خود ستم روا داشته اند وقتى كه فرشتگان جانشان را مى گيرند، از در تسليم درآيند و گويند : ما هيچ كار زشتى نكرديم···».