احادیث امیرالمؤمنین علی علیه السلام

كسانى كه به كشمكش و دشمنى با يكديگر بپردازند، دچار سستى مى شوند و سرانجام بدِ كارشان را مى چشند و در نزدشان خوبى، بدى و بدى، خوبى جلوه مى كند، در نتيجه راهشان را درست نمى بينند، كارشان دشوار و گريزگاهشان تنگ مى شود. چنين كسان در معرض خروج از دين و پيروى از راه غير مؤمنان هستند.

شايسته ترين مردم براى اداره جامعه، توانمندترين آنها در اين كار و داناترين شان به احكام خدا در اين زمينه است.

خداوند سبحان فرموده است: «هرگاه در چيزى با هم اختلاف و نزاع داشتيد، به (حُكم) خدا و رسول، مراجعه (و بدان عمل كنيد)». عرضه كردن به خدا اين است كه طبق كتاب او حكم كنيم و عرضه كردن به رسول خدا صلي الله عليه و آله اين است كه براساس سنّت او حكم نماييم. پس اگر حقيقتا به كتاب خدا داورى شود، ما از ديگر مردم، بدان سزاوارتريم و اگر به سنّت رسول خدا صلي الله عليه و آلهداورى شود، ما از ديگران به آن، سزاوارتر و اولى تريم.

چشم بر هم زدنى از لطف خدا بى بهره نيستى: در نعمتى كه بر تو ارزانى مى دارد، يا گناهى از تو كه آن را مى پوشاند، يا بلايى كه از تو دور مى سازد.

به كسى كه بر او برترى داده شده اى بسيار بنگر، زيرا اين كار يكى از انگيزه هاى شكرگزارى است.

هر كس نعمت هاى خدا براى او افزايش يابد، نيازهاى مردم به او زياد مى شود. پس، هر كس براى خدا وظيفه خود را در برابر نعمت ها به جا آوَرَد، آنها را در معرض دوام و ماندگارى قرار داده و هر كس به وظيفه خود در اين باره عمل نكند، آن نعمت ها را در معرض زوال و نابودى نهاده است.

كمترين وظيفه در برابر نعمت دهنده، آن است كه با نعمتش نافرمانى وى نشود.

اى مردم! انسان ده خصلت دارد كه زبان او آنها را آشكار مى سازد: زبان، گواهى است كه از درون خبر مى دهد. داورى است، كه به دعواها خاتمه مى دهد. گويايى است كه به وسيله آن به پرسش ها پاسخ داده مى شود. واسطه اى است كه با آن حاجت برآورده مى شود. وصف كننده اى است كه با آن اشيا شناخته مى شود. فرماندهى است كه به نيكى فرمان مى دهد. پنددهنده اى است كه از زشتى باز مى دارد. تسليت دهنده اى است كه غم ها با آن آرامش مى يابد. حاضرى است كه با آن كينه ها برطرف مى شود و دلربايى است كه گوش ها با آن از لذّت برخوردار مى شوند.

از اين جاست كه خداوند، بندگان مؤمن خود را به وسيله نمازها و زكات ها و جدّيت در روزه دارى در روزهاى واجب، نگهبانى مى كند؛ زيرا كه اين امور باعث آرام شدن اعضا و جوارح و خشوع ديدگان و فروتنى جان ها و خضوع دل ها و بيرون راندن كبر و نخوت از وجود آنان مى شود ... بنگريد، كه اين اعمال چگونه نمودهاى فخرفروشى را در هم مى شكند و آثار و نشانه هاى تكبّر را مى زدايد!