احادیث امیرالمؤمنین علی علیه السلام

امام على عليه السلام : هرگاه [موى] سياه تو سپيد شود ، خوشترين [دوران عمر] تو از بين برود .

امام على عليه السلام : موى سپيد، براى هشدار دهى [مرگ ]بس است!

امام على عليه السلام : وقارِ پيرى ، روشنايى و زيور است .

امام على عليه السلام : وقار پيرى ، نزد من دوست داشتنى تر از خرّمى جوانى است .

امام على عليه السلام : هرگاه خردمند پير شود، خرد او جوان گردد ، و هرگاه نادان پير شود، نادانى او جوان گردد .

امام على عليه السلام : [در روزگاران گذشته] مَرد سالخورده مى شد و مى مُرد ، اما مويش سپيد نمى گشت . به اين سبب گاه كسى به محفلى كه در آن پدر و پسرانش جمع بودند مى آمد ، پدر را از پسر باز نمى شناخت و مى پرسيد : كدام يك پدر شماست؟ تا آن كه روزگار ابراهيم فرارسيد . او به درگاه خدا عرض كرد : بار خدايا! مرا پير گردان تا بدان وسيله باز شناخته شوم . پس ابراهيم پير شد و موى سر و صورتش سفيد گشت .

امام على عليه السلام : از حسد ورزى مردم نسبت به خودم نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله شِكوه كردم . آن حضرت فرمود : اى على! نخستين چهار نفرى كه وارد بهشت مى شوند، من هستم و تو و حسن و حسين ، و پشت سر ما ذريّه ما، وارد مى شوند و پشت سر ذريه ما دوستداران ما و شيعيان ما از سمت راست و چپ ما .

امام على عليه السلام : شيعيان ما در راه ولايت ما به يكديگر بذل و بخشش مى كنند و در راه محبّت ما با يكديگر دوستى مى ورزند ، براى زنده كردن امر (ولايت)ما با يكديگر ديدار مى كنند ، همانان كه اگر خشمگين شوند ، ستم نمى كنند و هرگاه خشنود شوند ، زياده روى نمى كنند ، براى همسايگان خود بركتند و با معاشران خويش به صلح و صفا رفتار مى كنند .

امام على عليه السلام : خداوند متعال به زمين نگريست و ما را انتخاب كرد و براى ما پيروانى برگزيد كه ياريمان كنند و از شادى ما، شادمان شوند و از اندوه ما، اندوهناك ، و در راه ما جان و مال خود را نثار كنند ، آنان از مايند و رو به سوى ما دارند و در بهشت با ما هستند .

امام على عليه السلام : به خدا سوگند كه ، شيعيان من مردمانى بردبارند و خدا و دين او را مى شناسند ، از خدا اطاعت مى كنند و فرمانش را مى برند ، به واسطه محبّت او رهيافته اند . تكيده عبادتند ، معتكف ديْرِ زهدند ، شب زنده دارى، رخشان را زرد و گريه، چشمانشان را آبريزان كرده است ، لبانشان بر اثر ذكر گفتن خشكيده و شكمهايشان از گرسنگى به پشت چسبيده است . ربانيّت (خداپرستى) در رخسارشان معلوم است و خدا ترسى (پارسايى) در سيماشان ، چراغهاى هر تاريكى و ظلمتى هستند . . . اگر در محفلى حاضر باشند، كسى آنها را نمى شناسد و اگر نباشند، فقدانشان احساس نمى شود . اينان پيروان پاك و برادران ارجمند من هستند ؛ وه كه چه شوقى به آنان دارم !