عنه عليه السلام : شيعَتُنا هُمُ العارِفُونَ بِاللّه ِ ، العامِلُونَ بِأمرِ اللّه ِ ، أهلُ الفَضائلِ ، الناطِقُونَ بالصَّوابِ ، مَأكُولُهُم القُوتُ ، و مَلبَسُهُمُ الاقتِصادُ ، و مَشيُهُمُ التَّواضُعُ ··· تَحسَبُهُم مَرضى و قد خُولِطُوا و ما هُم بذلكَ ، بَل خامَرَهُم مِن عَظَمَةِ رَبِّهم و شِدَّةِ سُلطانِهِ ما طاشَت لَهُ قُلُوبُهُم ، و ذَهِلَتْ مِنهُ عُقولُهُم ، فإذا اشتاقُوا مِن ذلكَ بادَرُوا إلَى اللّه ِ تعالى بِالأعمالِ الزَّكِيَّةِ ، لا يَرضَونَ لَهُ بالقَليلِ ، و لا يَستَكثِرُونَ لَهُ الجَزِيلَ .
امام على عليه السلام : شيعيان ما آنانند كه خدا شناسند ، به فرمان خدا عمل مى كنند ، اهل فضايلند ، زبانشان گوياى راستى و درستى است ، خوراكشان، بخور نمير است ، پوشاكشان، ميانه است ، راه رفتنشان با فروتنى است . . . آنان را بيمار و ديوانه مى پندارى، در حالى كه چنين نيستند، بلكه عظمت پروردگارشان و شُكوه قدرت او چنان در آنان اثر گذاشته كه دلهايشان ديوانه او و خردهايشان در برابرش حيران گشته است . شوق و اشتياق آنان سبب گشته كه با كارهاى پاك و پاكيزه به سوى خداوند متعال بشتابند ، به عملِ اندك براى او رضايت نمى دهند و اعمال زياد را برايش زياد نمى شمارند .
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ لِنَوفٍ البَكاليِّ ـ : أ تَدرِي يا نَوفُ مَن شِيعَتي ؟ قالَ : لا وَ اللّه ِ ، قالَ : شِيعَتي الذُّبُلُ الشِّفاهِ، الخُمصُ البُطُونِ ، الذينَ تُعرَفُ الرَّهبانيَّةُ في وُجوهِهِم ، رُهبانٌ باللَّيلِ اُسْدٌ بالنَّهارِ .
امام على عليه السلام ـ به نوف بكالى ـ فرمود : اى نوف! آيا مى دانى شيعه من كيست؟ عرض كرد : نه ، به خدا . فرمود : شيعيان من آنانند كه لبانشان [از تشنگى روزه دارى ]خشكيده است و شكمهايشان [از گرسنگى] به پشت چسبيده ، آنان كه پارسايى در رخسارشان پيداست . راهبان شب اند و شيران روز .
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ أيضا ـ : أصبَحتُ و نَومي خَطَراتٌ ، و يَقَظَتي فَزَعاتٌ ، و فِكرَتي في يَومِ المَماتِ .
امام على عليه السلام ـ نيز ـ فرمود : صبح خود را در حالى آغاز كردم كه خوابيدنم [همراه ]با خطرات است و بيداريم با ترس و نگرانيها و انديشه ام در روزِ مردن .
عنه عليه السلام ـ أيضا ـ : أصبَحنا و بنا مِن نِعَمِ اللّه ِ و فَضلِهِ ما لا نُحصِيهِ ، مَع كثيرِ ما نُحصِيهِ ، فما نَدرِي أيَّ نِعمَةٍ نَشكُرُ ، أ جَمِيلَ ما يَنشُرُ أم قَبيحَ ما يَستُرُ ؟! .
امام على عليه السلام ـ نيز ـ فرمود : صبح خود را در حالى آغاز كرديم كه فضل و نعمتهاى خدا بر ما بى شمار است ،با آن كه بسيارى از آنها را برمى شماريم . پس نمى دانيم براى كدام نعمت شكر گزاريم ؛ براى كار خوبى كه از ما در ميان مردم پخش كرده ، يا براى كار زشتى كه پوشانده است؟!
عنه عليه السلام ـ أيضا لَمّا عادَهُ عبدُ اللّه ِ بنُ جعفرٍ صَباحا و هُو مَريضٌ ـ : يا بُنَيَّ كيفَ أصبَحَ مَن يَفنى بِبَقائهِ ، و يَسقُمُ بدَوائهِ ، و يُؤتى مِن مَأمَنِهِ .
؟! .
امام على عليه السلام ـ نيز در پاسخ به عبد اللّه بن جعفر كه صبحگاهى به عيادت ايشان آمد و پرسيد : چگونه صبح كردى؟ ـ فرمود : فرزندم! چگونه صبح كرده باشد كسى كه حياتش رو به زوال است و دارويش موجب بيمارى اوست و از همان جا كه احساس امنيت مى كند ضربه مى خورد .
عنه عليه السلام ـ أيضا ـ : كيفَ يُصبِحُ مَن كانَ للّه ِِ
علَيهِ حافِظانِ ، و عَلِمَ أنّ خَطاياهُ مَكتوباتٌ في الدِّيوانِ ؟! إن لَم يَرحَمْهُ رَبُّهُ فَمَرجِعُهُ إلَى النِيرانِ .
امام على عليه السلام ـ نيز ـ فرمود: چگونه صبح خود را آغاز كرده باشد كسى كه از جانب خداوند دو فرشته بر او گماشته شده اند و مى داند كه گناهانش در دفتر اعمالش نوشته مى شود؟! و اگر پروردگارش به او رحم نكند، سرانجامش آتش دوزخ است .
فاطمةُ الزَّهراءُ عليها السلام ـ في جواب كيف أصبحتِ؟ ـ : أصبَحتُ عائفةً لِدُنياكُم ، قالِيَةً لِرِجالِكُم، لَفَظتُهُم بَعد إذ عَجَمتُهُم .
فاطمه زهرا عليها السلام ـ در جواب : چگونه صبح كردى؟ ـ فرمود : صبح كردم در حالى كه دنياى شما را ناخوش دارم،و از مردان شما نفرت، و پس از آن كه آنها را آزمودم دورشان افكندم .
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : مَن أصبَحَ عَلَى الدنيا حَزِينا فَقَد أصبَحَ لقَضاءِ اللّه ِ ساخِطا ، و مَن
أصبَحَ يَشكُو مُصِيبَةً نَزَلَتْ بهِ فقد أصبَحَ يَشكُو رَبَّهُ .
امام على عليه السلام : هركه صبح خود را با غم و اندوه دنيا آغاز كند ، با نارضايى از قضاى خدا آغاز كرده باشد و هر كه بامدادش را با شِكوه از مصيبتى كه دامنگيرش شده بياغازد ، با شِكوه از پروردگار خود آغاز كرده باشد .
عنه عليه السلام : مَن أصبَحَ و الآخِرَةُ هَمُّهُ استَغنى بغَيرِ مالٍ ، و استَأنَسَ بغَيرِ أهلٍ ، و عَزَّ بغَيرِ عَشِيرَةٍ .
امام على عليه السلام : هركه صبح خود را با همّ و غم آخرت بياغازد ، بى نياز شود ، بى آن كه مال و ثروتى داشته باشد ، و از تنهايى به درآيد بى آن كه اهل و عيالى داشته باشد ، و قدرت يابد بى آن كه ايل و تبارى داشته باشد .
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ في صفةِ المتّقينَ ـ : يُصبِحُ
و شُغلُهُ الذِّكرُ ، و يُمسِي و هَمُّهُ الشُّكرُ ، يَبِيتُ حَذِرا مِن سِنَةِ الغَفلَةِ ، و يُصبِحُ فَرِحا بما أصابَ مِن الفَضلِ و الرَّحمَةِ .
امام على عليه السلام ـ در وصف پرهيزگاران ـ فرمود : صبح را آغاز مى كند در حالى كه كارش ياد خداست ، و شب را مى آغازد در حالى كه همّ و غمش شكر خداست . شب را با ترسِ از خواب غفلت به سر مى برد و روز هنگام از فضل و رحمت خدا كه به او رسيده شادمان است .