عنه عليه السلام ـ في وَصفِ السّالِكِ الطَّريقَ إلَى اللّه ِ سبحانَهُ ـ : و بَرَقَ لَهُ لامِعٌ كثيرُ البَرقِ ، فأبانَ لَهُ الطَّريقَ ، و سَلكَ بهِ السَّبيلَ ، و تَدافَعَتهُ الأبوابُ إلى بابِ السَّلامَةِ و دارِ الإقامَةِ .
امام على عليه السلام ـ در وصف ره پوى راه خداوند سبحان ـ فرمود : و برقى پر نور برايش درخشيد و راهش را روشن ساخت و او را در راه پيش برد و هر دروازه اى وى را به سمت دروازه ديگر پيش راند تا آنكه به دروازه سلامت و سراى اقامت رسيد.
عنه عليه السلام : إنّ تَقوَى اللّه ِ دَواءُ داءِ قُلوبِكُم ، و بَصَرُ عَمى أفئدتِكُم ، و شِفاءُ مَرَضِ أجسادِكُم .
امام على عليه السلام : تقواى خدا، داروى درد جان هاى شما و بينا كننده كورى دل هاى شما و شفابخش بيمارى كالبدهاى شماست.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : بَعَثَ اللّه ُ رُسُلَهُ بما خَصَّهُم بهِ مِن وَحيهِ ، و جَعلَهُم حُجَّةً لَهُ على خَلقِهِ ، لِئلاّ تَجِبَ الحُجّةُ لَهُم بتَركِ الإعذارِ إلَيهِم ، فدَعاهُم بلِسانِ الصِّدقِ إلى سَبيلِ الحَقِّ .
امام على عليه السلام : خداوند رسولانش را با وحى خويش كه به آنان اختصاص داد، فرستاد و ايشان را حجّت خويش بر خلق خود قرار داد، تا [مردم ]بهانه نياورند كه بيم داده نشده اند. پس مردمان را به وسيله زبان راست به راه حق فرا خواند.
عنه عليه السلام : و أشهَدُ أنَّ محمّدا صلى الله عليه و آله عَبدُهُ و رَسولُهُ ، أرسَلَهُ لإنفاذِ أمرِهِ ، و إنهاءِ عُذرِهِ ، و تَقديمِ نُذُرِهِ .
امام على عليه السلام : و گواهى مى دهم كه محمّد صلى الله عليه و آله بنده خدا و فرستاده اوست كه براى اجراى فرمان خويش و رساندن حجّت و دليلش، و ابلاغ بيم و و عيدش او را فرستاده است.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : لَم يُخْلِ اللّه ُ سبحانَهُ خَلقَهُ مِن نَبيٍّ مُرسَلٍ ، أو كِتابٍ مُنزَلٍ ، أو حُجَّةٍ لازِمَةٍ ، أو مَحَجَّةٍ قائمةٍ ، رُسُلٌ لا تُقَصِّرُ بهِم قِلّةُ عَدَدِهِم ، و لا كَثرَةُ المُكَذِّبينَ لَهُم ؛ مِن سابِقٍ سُمِّيَ لَهُ مَن بَعدَهُ ، أو غابِرٍ عَرَّفَهُ مَن قَبلَهُ .
امام على عليه السلام : خداوند سبحان آفريدگان خويش را از [دسترسى به ]پيامبرى مرسل، يا كتابى آسمانى، يا حجّت و دليلى لازم، يا راهى روشن و استوار بى بهره نگذاشته است؛ فرستادگانى كه نه اندك بودنِ شمارشان آنان را [از اداى رسالتشان ]سست كرد و نه فراوانى تكذيب كنندگانشان. براى پيامبر پيشين نام پيامبرِ پس از او برده مى شد و پيامبر گذشته پيامبر آينده را مى شناساند.
عنه عليه السلام : و لَم يُخلِهِم بعدَ أن قَبضَهُ [يَعني آدمَ عليه السلام ]مِمّا يُؤكِّدُ علَيهِم حُجّةَ رُبوبيَّتِهِ ، و يَصِلُ بَينَهُم و بينَ مَعرِفَتِهِ ، بل تَعاهَدَهُم بالحُجَجِ على ألسُنِ الخِيَرَةِ من أنبيائهِ و مُتَحَمِّلي وَدائعِ رِسالاتِهِ قَرْنا فقَرْنا ، حتّى تَمَّت بنَبيِّنا محمّدٍ صلى الله عليه و آله حُجّتُهُ .
امام على عليه السلام : خداوند پس از آنكه جان او ـ آدم عليه السلام ـ را ستاند، مردم را از حجّت و دليلى كه ربوبيّت او را براى آنان استوار گرداند و ايشان را به شناخت او رساند، بى بهره نگذاشت. بلكه در هر قرنى و نسلى با حجّت ها و براهينى كه از طريقِ پيامبران برگزيده و امانتداران پيام هاى خود فرستاد، به مردم رسيدگى كرد، تا آنكه با پيامبر ما محمّد صلى الله عليه و آله ، حجّت او به كمال رسيد.
عنه عليه السلام : كُلّما مَضى مِنهُم سَلَفٌ قامَ مِنهُم بدِينِ اللّه ِ خَلَفٌ ، حتّى أفضَت كرامَةُ اللّه ِ سبحانَهُ و تعالى إلى محمّدٍ صلى الله عليه و آله .
امام على عليه السلام : هر زمان كه يكى از آنان [پيامبران] در مى گذشت، ديگرى براى برپايى دين خدا برمى خاست، تا اينكه كرامت خداوند، سبحانه و تعالى، به محمّد صلى الله عليه و آله رسيد.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ في وصفِ الأنبياءِ عليهم السلام ـ : اِستَودَعَهُم في أفضَلِ مُستَودَعٍ ، و أقَرَّهُم في خَيرِ مُستَقَرٍّ ، تَناسَخَتهُم (تَناسَلَتهُم) كَرائمُ الأصلابِ إلى مُطَهَّراتِ الأرحامِ ، كُلّما مَضى مِنهُم سَلَفٌ ، قامَ مِنهُم بدِينِ اللّه ِ خَلَفٌ ، حتّى أفْضَت كَرامَةُ اللّه ِ سُبحانَهُ و تعالى إلى محمّدٍ صلى الله عليه و آله ، فأخرَجَهُ مِن أفضَلِ المَعادِنِ مَنبِتا ، و أعَزِّ الأرُوماتِ مَغرِسا ، مِن الشّجَرَةِ الّتي صَدَعَ مِنها أنبياءَهُ ، و انتَجَبَ (انتَخَبَ) مِنها اُمَناءَهُ ، عِترَتُهُ خَيرُ العِتَرِ ، و اُسرَتُهُ خَيرُ الاُسَرِ ، و شَجَرَتُهُ خَيرُ الشَّجَرِ .
امام على عليه السلام ـ در وصف پيامبران عليهم السلام ـ فرمود : خداوند پيامبران را در برترين امانتگاه به وديعه سپرد و در بهترين قرارگاه جايشان داد و از صلب پدرانى بزرگوار به زهدان هاى مادرانى پاك و پاكيزه منتقل شدند. هر زمان كه يكى از آنها مى رفت جانشينى از آنان براى ترويج دين خدا برمى خاست، تا آنكه كرامت خداوند سبحانه و تعالى به محمّد صلى الله عليه و آله رسيد. پس، او را از برترين رويشگاه ها و ارجمندترين كِشتگاه ها بيرون آورد، از درختى كه پيامبرانش را از آن به وجود آورد و اُمناى [وحى] خويش را از آن برگزيد خاندانش بهترين خاندان ها، و خانواده اش بهترين خانواده ها و تبارش بهترين تبارهاست.
عنه عليه السلام : و أشهَدُ أنَّ محمّدا عَبدُهُ و رَسولُهُ، و سَيّدُ عِبادِهِ ، كُلّما نَسَخَ اللّه ُ الخَلقَ فِرقَتَينِ جَعلَهُ في خَيرِهِما ، لَم يُسهِمْ فيهِ عاهِرٌ ، و لا ضَرَبَ فيهِ فاجِرٌ .
امام على عليه السلام : و گواهى مى دهم كه محمّد بنده خدا و فرستاده اوست و سرور بندگانش مى باشد. هر زمان خداوند آفريدگان را به دو شاخه تقسيم كرد، او را در بهترين شاخه قرار داد، نه آلوده دامنى در وجود او سهيم شد و نه گنهكارى در وجودش شريك گشت.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ في صِفَةِ الأنبياءِ : ـ : كانُوا قَوما مُستَضعَفِينَ ، قدِ اختَبرَهُمُ اللّه ُ بالمَخمَصَةِ ، و ابتَلاهُم بالمَجهَدَةِ ، و امتَحَنَهُم بالمَخاوِفِ ، و مَخَضَهُم بالمَكارِهِ ··· و لَقد دَخَلَ موسَى بنُ عِمرانَ و مَعهُ أخُوهُ هارونُ علَيهِما السّلامُ على فِرعَونَ و علَيهِما مَدارِعُ الصُّوفِ ، و بأيديهِما العِصِيُّ ···
و لَو أرادَ اللّه ُ سبحانَهُ لأنبيائهِ حَيثُ بَعَثَهُم أن يَفتَحَ لَهُم كُنوزَ الذِّهْبانِ ، و مَعادِنَ العِقْيانِ ، و مَغارِسَ الجِنانِ ··· لَفعَلَ ، و لَو فَعَلَ لَسَقَطَ البَلاءُ ، و بَطَلَ الجَزاءُ ···
و لكنَّ اللّه َ سبحانَهُ جَعَلَ رُسُلَهُ اُولي قُوَّةٍ في عَزائمِهِم ، و ضَعَفةً فيما تَرَى الأعيُنُ مِن حالاتِهِم ، مَعَ قَناعَةٍ تَملَأُ القُلوبَ و العُيونَ غِنىً ، و خَصاصَةٍ تَملَأُ الأبصارَ و الأسماعَ أذىً .
امام على عليه السلام ـ در وصف پيامبران عليهم السلام ـ فرمود : گروهى مستضعف بودند و خداوند آنها را با گرسنگى آزمود و به سختى ها مبتلايشان فرمود و با ترس و هراس ها امتحانشان نمود و در بوته ناملايمات زير و روشان كرد··· موسى بن عمران به همراه برادرش هارون، عليهما السلام در حالى نزد فرعون رفتند كه لباس پشمين
بر تن و عصاى چوبين در دست داشتند···
و اگر خداوند سبحان، آن گاه كه پيامبرانش را برانگيخت، مى خواست گنجينه هاى طلا و كان هاى زرِ ناب و باغ هاى پر درخت را به رويشان بگشايد··· هر آينه اين كار را مى كرد و اگر چنين مى كرد، آن گاه آزمايش از ميان مى رفت و پاداش منتفى مى شد···
اما خداوند سبحان فرستادگان خود را صاحب اراده هايى استوار قرار داد و از نظر حالات ظاهريشان فقير گردانيد، امّا توأم با قناعتى كه دل ها و چشم ها را از بى نيازى مى آكند، و نيازمندى و فقرى كه چشم ها و گوش ها را از ناراحتى لبريز مى سازد.