عنه عليه السلام : مُبْتَدِعُ الخَلائقِ بعِلْمِهِ ، و مُنْشِئُهُم بحُكْمِهِ ، بلا اقْتِداءٍ و لا تَعليمٍ ، و لا احْتِذاءٍ لمِثالِ صانِعٍ حَكيمٍ ، و لا إصابَةِ خَطأٍ ، و لا حَضْرَةِ مَلأٍ .
امام على عليه السلام : [اوست] آفريننده آفريدگان به علم خويش و پديد آورنده بدون تقليد و پيروى و آموختن و يا الگو قرار دادن از نمونه سازنده اى حكيم و يا به خطا رفتن و يا جماعتى را [براى يارى و مشورت] گرد آوردن .
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : فمِن شَواهِدِ خَلْقِهِ خَلقُ السّماواتِ مُوَطَّداتٍ بلا عَمَدٍ ، قائماتٍ بلا سَنَدٍ . دَعاهُنَّ فأجَبْنَ طائِعاتٍ مُذْعِناتٍ ، غَيرَ مُتَلَكّئاتٍ و لا مُبْطِئاتٍ . و لَو لا إقْرارُهُنَّ لَهُ بالرُّبوبِيَّةِ و إذْعانُهُنَّ بالطَّواعِيَةِ لَما جَعَلَهُنَّ مَوضِعا لعَرشِهِ ، و لا مَسْكَنا لمَلائكَتِهِ ، و لا مَصْعَدا للكَلِمِ الطَّيِّبِ و العَمَلِ الصّالحِ مِن خَلْقِهِ . جَعلَ نُجومَها أعْلاما يَسْتَدِلُّ بها الحَيْرانُ في مُخْتَلِفِ فِجاجِ الأقْطارِ . لم يَمنعْ ضَوءَ نُورِها ادْلِهْمامُ سُجُفِ اللّيلِ المُظْلِمِ ، و لا اسْتَطاعَتْ جَلابِيبُ سَوادِ الحَنادِسِ أنْ
تَرُدَّ ما شاعَ في السّماواتِ مِن تَلَأْلُؤِ نُورِ القَمَرِ .
امام على عليه السلام : و از نشانه هاى آفرينش او پديد آوردن آسمانهاى استوار و ايستاىِ بدون ستون و تكيه گاه است . خداوند اراده ايجاد آنها را فرمود و آنها با اطاعت و رغبت و بى هيچ درنگ و كُندى اجابتش كردند. اگر اقرار آنها بر خداوندى او و اعتراف آنها به طاعت و بندگيش نبود، آنها را جايگاه عرش خويش و مكان فرشتگان و محل فرا بردن گفتار نيكو و كردار شايسته بندگانش قرار نمى داد . ستارگان آسمان را نشانه هايى ساخت تا افراد سرگردان در آمد و شدِ راههاى زمين به وسيله آنها مسير خويش را بيابند . پرده هاى شب تار، پرتو نور آنها را نپوشانده و رداى سياه شبهاى تاريك، توانايى محو درخشش نور پراكنده ماه در آسمان را ندارد.
عنه عليه السلام : و نَظَمَ بِلا تَعْليقٍ رَهَواتِ فُرَجِها ، و لاحَمَ صُدوعَ انْفِراجِها ، و وَشَّجَ بَيْنها و بينَ أزْواجِها ، و ذَلّلَ للهابِطينَ بأمْرِهِ، و الصّاعِدينَ بأعْمالِ خَلقِهِ ، حُزُونَةَ مِعراجِها ، و ناداها بعدَ إذْ هِي دُخَانٌ فالْتَحَمَتْ (فالْتَجَمَتْ) عُرى أشْراجِها ، و فَتَقَ بَعدَ الارْتِتاقِ صَوامِتَ أبْوابِها ، و أقامَ رَصَدا مِنَ الشُّهُبِ الثَّواقِبِ على نِقابِها ، و أمْسَكَها مِن أنْ تَمورَ في خَرْقِ الهَواءِ بأيْدِهِ ، و أمَرَها أنْ تَقِفَ مُسْتسلِمةً لأمرِهِ
و جَعلَ شَمْسَها آيةً مُبْصِرةً لِنَهارِها ، و قَمَرَها آيةً مَمْحُوَّةً مِن لَيلِها ، و أجْراهُما في مَناقِلِ مَجْراهُما ، و قدَّرَ سَيْرَهُما (مَسيرَهُما) في مَدارِجِ دَرَجِهِما ، لِيُميَّزَ بينَ اللّيلِ و النَّهارِ بِهِما ، و لِيُعْلَمَ عدَدُ السِّنِينَ و الحِسابُ بمَقادِيرِهِما
ثُمَّ عَلَّقَ في جَوِّها فَلَكَها ، و ناطَ بها زِينَتَها ، مِن خَفِيّاتِ دَرارِيِّها ، و مَصابِيحِ كَواكِبِها ، و رمَى مُسْتَرِقِي السَّمعِ
بثَواقِبِ شُهُبِها ، و أجْراها على أذْلالِ تَسْخيرِها مِن ثَباتِ ثابِتِها ، و مَسيرِ سائرِها ، و هُبوطِها و صُعودِها (معودها) و نُحوسِها و سُعودِها .
امام على عليه السلام : راههاى گشاده آسمانها را، بى آن كه به جايى پيوسته باشد، منظم ساخت و شكافهاى وسيعش را به هم پيوست و هر آسمانى را با آسمانهاى ديگر مرتبط كرد و دشوارى [آمد و شد ]آن را براى فرود آيندگان به فرمان او، و بالا روندگانى كه اعمال و كردار بندگان را مى برند، آسان نمود و چون آسمانها از دود و بخار بودند، ندا داد تا قطعه هاى پراكنده آن به هم پيوستند و گرد آمدند و پس از جمع شدن و گرد آمدن، درهاى بسته آنها را گشود و از ستاره هاى درخشان، بر راههاىِ آسمان نگهبان گماشت و با قدرت خويش از به جنبش درآمدن آنها در فضاى باز، جلوگيرى كرد و بفرمود تا در جاى خويش بايستند و به امر او تسليم باشند
خورشيد آسمان را نشانه اى روشنگر براى روز، و ماه آن را كه نورش محو مى شود، آيتى براى شب قرار داد و آنها را در مسيرشان روانه ساخت و حركت آنها را در منازل و راههايى كه بايد طى كنند تعيين نمود، تا با سير آنها، شب و روز مشخص و شمار سالها و حساب كارها دانسته شود
سپس ، فلك را در فضا معلّق نگه داشت و زينتهايش را به آن آويخت كه عبارتند از: ستارگانى نهان چونان دُرّ سفيد و ستارگانى همانند چراغِ روشن و نيز
شهابهاى تابان كه شيطانهايى را كه گوش ايستادند (استراق سمع مى كردند) براند و جاى ستارگان ثابت و مسير ستارگان سيّار و فرود (غروب) و صعود (طلوع) و سعد و نحس هر يك را به تسخير خويش در آورد.
امام على عليه السلام ـ نيز در پاسخ به اين سؤال كه آسمان دنيا از چه درست شده است ـ فرمود : از موجى مهار شده.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : سُبحانَكَ ما أعْظَمَ ما نَرى مِن خَلْقِكَ ! و ما أصْغَرَ كُلَّ عَظيمةٍ في جَنْبِ قُدْرَتِكَ ! و ما أهْوَلَ ما نَرى مِن مَلَكوتِكَ ! و ما أحْقَرَ ذلكَ فيما غابَ عَنّا مِن سُلطانِكَ !
و ما أسْبَغَ نِعَمَكَ في الدُّنيا ! و ما أصْغَرَها في نِعَمِ الآخِرَةِ ! .
امام على عليه السلام : اى خداوند سبحان ! چه عظيم و پر شكوه است آنچه از آفرينش تو مى بينيم! و چه خُرد است هر بزرگى در برابر قدرت تو ! و چه هول انگيز است آنچه ما از ملكوت تو مى بينيم! و چه حقير است آنچه ما مى بينيم در برابر قدرت و سلطنت نا پيداى تو از ديدگان ما! چه بسيار است نعمتهاى تو در اين دنيا ! و چه اندك است اين نعمتها در برابر نعمتهاى آخرت!
عنه عليه السلام : و ما الّذي نَرى مِن خَلْقِكَ و نَعْجَبُ لَهُ مِن قُدْرَتِكَ و نَصِفُهُ مِن عَظيمِ سُلطانِكَ ! و ما تَغَيّبَ عنّا مِنهُ ، و قَصُرَتْ أبْصارُنا عَنهُ ، و انْتَهَتْ عُقولُنا دُونَهُ ، و حالَتْ سُتورُ الغُيوبِ بَينَنا و بَينَهُ أعْظَمُ ! .
امام على عليه السلام : چه بزرگ است آنچه ما از آفرينش تو مى بينيم و از قدرت تو در پديد آوردن آن به شگفت مى آييم و آن را به عنوان نشانه بزرگى و قدرت تو وصف مى كنيم ! و چه بزرگتر از اينهاست، آنچه از ما پنهان است و ديدگان ما از ديدن آنها قاصر است و خِردهاى ما را به آنها دسترس نيست و پرده هاى غيب، ميان ما و آنها حايل شده است!
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ لَمّا سُئلَ عنِ العالَمِ العُلْويِّ ـ : صُورٌ عارِيَةٌ عنِ المَوادِّ ، عالِيَةٌ عنِ القُوَّةِ و الاسْتِعدادِ، تَجلّى لَها فأشْرَقَتْ، و طالَعَها فتلَأْلأَت، و ألْقى في هُوِيَّتِها مِثَالهُ فأظْهَرَ عَنها أفْعالَهُ .
امام على عليه السلام ـ در پاسخ به پرسش از عالم بالا ـ فرمود : صورتهايى است برهنه از مواد، فراتر از قوّه و استعداد ؛ خداوند بر آن صورتها تجلّى كرد و آنها، نورِ وجود يافتند و به آنها نگريست و درخشان شدند ، مثال و شبيه خود را در ماهيّت آنها افكند پس افعال خود را از آنها پديدار ساخت .
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ مِمّا نُقِلَ عَنهُ ، و قيلَ لغَيرِهِ ـ :
أنْ لا مَعادَ، فقلتُ: ذاكَ إلَيْكُما
أو صَحَّ قَولي فالوَبالُ علَيْكُما .
امام على عليه السلام ـ در ابيات زير كه منسوب به ايشان است و بعضى هم آنها را از ديگران دانسته اند ـ فرمود :
كه معادى در كار نيست، گفتم خود ببينيد
و اگر سخن من درست باشد، شما كيفر مى بينيد.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : الحَمدُ للّه ِ المُتَجلّي لخَلْقِهِ بخَلْقِهِ ، و الظّاهِرِ لقُلوبِهِم بحُجّتِهِ .
امام على عليه السلام : ستايش خدايى را كه با آفرينشِ موجودات، بر جهانيان آشكار گشته و به برهان خويش، بر دلهاى آنان نمودار است .
عنه عليه السلام : و أقامَ مِن شَواهِدِ البَيِّناتِ على لَطيفِ صَنْعَتِهِ و عَظيمِ قُدْرَتِهِ ما انْقادَتْ لَهُ العُقولُ ، مُعْتَرِفَةً بهِ ، و مُسَلِّمَةً لَهُ ، و نَعَقَتْ في أسْماعِنا دَلائلُهُ على وَحْدانِيّتِهِ .
امام على عليه السلام : و از دلايل آشكارى كه بر لطف و ظرافت آفرينش او و بر شُكوه قدرت او گواهند، چيزى است كه خِردها به او اعتراف دارند و در برابرش منقادند و سر تسليم فرو دارند و دلايل وحدانيت او، در گوشهاى ما فرياد مى زنند.